نجمه عبداللهی 4672 روز پیش
بازدید 363 ۱۹ دیدگاه

گذری بر روستاهای زیبای ایران

روستای-عجیب-ماخونیک-در-ایران

خراسان‌جنوبی در کنار صدها اثر تاریخی و باستانی خود، روستای “ماخونیک” با پیشینه تاریخی هزاره دوم پیش از میلاد را در دل خود جای داده است. برای سفر به این روستا باید به جلگه‌ای هم نام خود آن عظمیت کنیم، جلگه‌ای که ۱۲ روستا را در دل خود جای داده و در جنوب شرقی شهر بیرجند قرار گرفته است.

وقتی از نمای کلی به این روستا  بنگری هیچ خانه‌ای را مشاهده نمی‌کنی که ارتفاع آن از ۱.۵ متر فراتر رود، همچنین تمامی‌خانه‌ها به هیچ وجه شکل منظم و خاصی ندارد، یعنی به صورت اشکال ریاضی همچون دایره، مربع و مستطیل نیست.

روستای ماخونیک ; کوتوله های ایران (32 عکس)

وجه تسمیه این روستا در اسناد قدیمی به این‌گونه ذکر شده است که ما، خونی و “ایک” بخش‌های تشکیل دهنده آن است؛ این بخش‌ها به صورت مجزا به ترتیب به معنی ماه، چشمه و آغاز گاه و در نهایت به سرچشمه ماه تعبیه می‌شود.

درب‌های ورودی خانه‌ها بین ۶۰ تا ۸۰ سانتی‌متر ارتفاع دارد که این درها در قدیم از بسته‌های به هم بافته شده خار و بوته بیابان، ساخته و استفاده می‌شده و اکنون چوبی و میخی هستند.دیوارهای خانه‌ها از سنگ و گل ساخته شده و سقف را از تنه درختان محلی و بوته پوشانده‌اند.یک خانه هم اتاق نشینمن و هم اتاق خواب ، پذیرایی ، آشپزخانه و انباری نیز محسوب می شود. هر خانه دارای فضاهایی همچون کندیک Kandik ( مخزن نگهداری گندم و جو ) ، کرشک Koresk ( اجاق گلی برای طبخ غذا ) ، طاق و طاقچه است .

اهالی ماخونیک اصلیت افغانی دارند و در حدود سه چهار قرن پیش به این ناحیه آمده‌اند. ازدواج فامیلی میان کوتاه قدها و نوع تغذیه سبب شده بود که افراد این روستا کوتاه قد باشند؛ .افسانه لی‌لی‌پوت‌ ایران کم‌کم در حال از بین‌رفتن است.از ۳ سال قبل با ایجاد خانه بهداشت و مصرف قرص و قطره آهن قد ماخونیکی‌های خراسان جنوبی روز‌به‌روز بلندتر می‌شود.

 آنها غذاهای بسیار ساده می‌خورند، خود نان می‌پزند و خوراکشان اندک محصولات کشاورزی است که از دل خاک خشک و بی‌حاصل‌شان می‌روید نظیر سیر، چغندر و شلغم.مردم ماخونیک تا ۵۰ سال پیش، چای نمی‌نوشیدند، شکار نمی‌کردند و اصلاً گوشت نمی‌خوردند و هنوز سیگار نمی‌کشند، چون این کارها را گناه می‌دانستند.

روستای ماخونیک ; کوتوله های ایران (32 عکس)

ورود تلویزیون به این روستا به معنای ورود شیطان بود و اهالی تا همین چند سال پیش به تلویزیون می‌گفتند؛ شیطان. آن‌ها هرگز اجازه نمی‌دادند کودکان پای تلویزیون بنشینند و جادو شوند. آنها سنی مذهب هستند و فرایض دینی خود را مو به مو اجرا می‌کنند. نمازها به صورت جماعت در مسجد روستا برگزار می‌شود. دختران و پسران با جدیتی هر چه تمام‌تر قرآن می‌خوانند و ثمره این تلاش وجود چندین حافظ کل قرآن در این روستای کم جمعیت است. بچه‌ها قرآن را در سیستم مکتب خانه‌ای فرا می‌گیرند.اینجا دختر و پسرهای جوان باید سه سال با هم نامزد بمانند تا به عقد هم درآیند.

عمده‌ترین کار کسب درآمد مردم این روستا، کشاورزی در زمین‌ها و مزرعه‌هایی است که به دلیل کمبود زمین‌های مناسب کشاورزی با تعدد بسیار بین مردم تقسیم شده به گونه‌ای که در ماخونیک زمین کشاورزی ۲ متر مربعی هم می‌توان یافت یا این‌که زمینی به همین ابعاد دیده می‌شود که به دلیل داشتن چند صاحب چند نوع محصول مختلف در آن کشت شده است.

کودکان در ایام فراغت همان بازی‌هایی را می‌کنند که پدرانشان در یکی دو قرن گذشته انجام می دادند. بسیار فقیر زندگی می‌کنند. گذشت زمان به آنان یاد داده است که خواسته‌هایشان را با میزان درآمد خود همسان کنند و در نتیجه بسیار محقر و ساده زندگی می‌کنند.

از آثار تاریخی ماخونیک میتوان به سنگ سیاه (سنگ نگاره) ماخونیک ، بنای برج و قلعه ، برج گل انجیر ، منزل سرگردونی ، نادر مرده را میتوان ذکر کرد .

در چند سال اخیر با فرهنگ‌سازی‌هایی که شده، ماخونیکی‌ها مهمان‌نواز‌تر شده‌اند. آنان نوع زندگی خود را دوست دارند و با آن خو گرفته‌اند. بنیاد مسکن در اطراف روستا برای مردم خانه‌هایی مدرن ساخته اما آنان خانه‌های خود را به منازل نوسازی ترجیح داده اند.

روستای ماخونیک ; کوتوله های ایران (32 عکس)

پیرمردی که در ورودی روستا ایستاده بود در پاسخ به ما، وقتی از او خواستیم معنای ماخونیک را بگوید، گفت:‌ ماخونیک یعنی سرما. یعنی فقر. یعنی فلاکت. یعنی نداری. وقتی خواستیم از آن ها که عکس گرفتن از زن‌ها را گناه می دانند، عکس بگیریم، گفتند:‌عکس به چه درد ما می آید. پول می شود مگر ما را؟کار نداریم و آسمان نیز ، بارانش را دریغ کرده از سرمان.

روستای ماخونیک ; کوتوله های ایران (32 عکس)

پیرمرد دیگری حرفش را پی گرفت و گفت: ۱۲۰ خانواریم ما. تنها پیرمرد دیدیم و زن هایی با چادرهای روشن و کودکانی پابرهنه. فقر، جوانان را از ماخونیک فراری داده است.

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سلام به پاییزان عزیز
    خیلی مطلب جالبی گذاشتی :SS:
    من با اهالی این روستا برخورد داشتم واقعا فقیرن :TT:
    جالب اینجاست که همشون قد کوتاهن

  2. نسیم گفت:

    سلام بر پاییزان عزیز
    فکرکنم باید به جای رشته ی الانت رشته گردشگری میخوندی موفق تر بودی ها :YY:
    خیلی مطلب جالبی بود مخصوصا اون تصویری که از نمای بالا گرفته شده نشانگراین موضوع :SS: :SS: بود که خونه هاشو از۲/۵ مترکمترنیست خسته نباشی :gol:

  3. افرا بهشتی گفت:

    روستایی که برای معرفی انتخاب کردید و مردمش واقعاعجیبن!! معماری هردمبیلی، قد کوتاه ساکنان اون، ترجیح دادن خانه های قدیمی به خانه های مدرن، اعتقادات خرافی اونها”شیطون بودن تلویزیون”، اعتقادات مدرن اونها :OO: ” نامزد بودن دختر و پسر به مدت ۳سال و بعد عقد کردن”، اعتقادات قوی مذهبی و وجود چند قاری قرآن توی این روستارو میشه از عجایب اون به حساب آورد.
    ممنونم پاییزان عزیزم واقعا جالب بود :gol: :gol: :gol:

  4. افرا بهشتی گفت:

    ببخشید تو نظر قبلی منظورم حافظ کل قرآن* بود :Y:

  5. علی نجفی گفت:

    جالبترین وجه قضیه همین معماری هردمبیلی روستاست.به خونه ها که دقت میکنی انگار هرکدوم از اهالی یک بیل گل ورداشته کپه کرده روی زمین بعد زیر همون بیل گل رو خالی کرده ووایستاده تاگلا خشک بشه و همون شده خونش!!! وخونه هایی که یک اتاق هستند و همون یک اتاق همه چیز هست.انباری،نشیمن،اشپزخانه البته بی شباهت به اتاقای خوابگاه دانشجویی نیست که توی یه اتاق ۶در ۶ چهار نفر با تمام وسایلشون زندگی میکنن!!
    و تعجب بر انگیز ترین وجه قضیه زمین کشاورزی ۲ متر مربعی(یک باغچه ی ۲ در ۱ متر رو توی حیاط خونتون در نظر بگیرید)که چنتا صاحب داره وچند تا محصول توش کشت میشه!!!!
    و درناک ترین وجه قضیه حرف پیرمرد که میگه:کار نداریم واسمان نیز بارانش را دریغ کرده از سرمان!!!
    خدا قوت حضرت پاییزان.ایندفعه جای جالبی رو معرفی کردی.جایی که طبیعت و زندگی به نحو زمخت وخشنی جریان دارند.
    خدا قوت هوووووو

  6. پاییزان گفت:

    @نسیم
    تفنگدار و نسیم عزیز بسیار ممنون از ابراز لطفتان :gol: :gol:

  7. پاییزان گفت:

    افرا بهشتی :
    روستایی که برای معرفی انتخاب کردید و مردمش واقعاعجیبن!! معماری هردمبیلی، قد کوتاه ساکنان اون، ترجیح دادن خانه های قدیمی به خانه های مدرن، اعتقادات خرافی اونها”شیطون بودن تلویزیون”، اعتقادات مدرن اونها ” نامزد بودن دختر و پسر به مدت ۳سال و بعد عقد کردن”، اعتقادات قوی مذهبی و وجود چند قاری قرآن توی این روستارو میشه از عجایب اون به حساب آورد.
    ممنونم پاییزان عزیزم واقعا جالب بود

    افرای عزیز فکر میکنم منظور از نامزد بودن دختر و پسر توی روستا همون عقده چون توی رودمعجن خودمون هم گاهی از دوران عقد به دوران نامزدی تعبیر میشه و این ناشی از مدرن بودن اونها نیست :gol: :gol:

  8. پاییزان گفت:

    علی نجفی :
    جالبترین وجه قضیه همین معماری هردمبیلی روستاست.به خونه ها که دقت میکنی انگار هرکدوم از اهالی یک بیل گل ورداشته کپه کرده روی زمین بعد زیر همون بیل گل رو خالی کرده ووایستاده تاگلا خشک بشه و همون شده خونش!!! وخونه هایی که یک اتاق هستند و همون یک اتاق همه چیز هست.انباری،نشیمن،اشپزخانه البته بی شباهت به اتاقای خوابگاه دانشجویی نیست که توی یه اتاق ۶در ۶ چهار نفر با تمام وسایلشون زندگی میکنن!!
    و تعجب بر انگیز ترین وجه قضیه زمین کشاورزی ۲ متر مربعی(یک باغچه ی ۲ در ۱ متر رو توی حیاط خونتون در نظر بگیرید)که چنتا صاحب داره وچند تا محصول توش کشت میشه!!!!
    و درناک ترین وجه قضیه حرف پیرمرد که میگه:کار نداریم واسمان نیز بارانش را دریغ کرده از سرمان!!!
    خدا قوت حضرت پاییزان.ایندفعه جای جالبی رو معرفی کردی.جایی که طبیعت و زندگی به نحو زمخت وخشنی جریان دارند.
    خدا قوت هوووووو

    متشکرم جناب نجفی یه ذره بهم برخورد یعنی دفعات قبل جاهای جالبی معرفی نمیکردم :TT: البته این دفعه یه تفاوتی که داشت اینکه مسیرش به شما تهرانیها دور شد و فکر نمیکنم گذرتون به اونجا بیفته :VV: :gol:

  9. سلیمان استوار گفت:

    بنام خدا/ سلام بر پاییزان عزیز از اینکه موشکافانه زندگی جمعی از هموطنانمان را مطرح کردید متشکرم . حضور شما عرض کنم من هم چند سالی در خراسان جنوبی خدمت نموده ام ( گزیک نزدیک مرز افغانستان ) و روستاهایی را دیده ام که اگر از روستای ماخونیک اوضاعشان بد تر نباشد بهتر نیست . بنا بر این من و شما از اینکه در جایی متولد شده ایم که بهترین آب و هوا را دارد باید خدا را سپاسگزار باشیم. خدایا شکرت شکرت شکرت…….. :gol: :gol:

  10. مطلب جالبی بود

    بیشتر از همه چیز عکس اخری نظرم رو جلب کرد

    یه پرتره ی عالی
    چند لحظه بهش خیره موندم .

  11. ممنون جناب پاییزان خیلی جالب بود کلا من این طور جاها رو خیلی دوست دارم مکان هایی که هنوز نمدن همه اون منطقه رو در بر نگرفته و هنوز میتونی تاریخ رو توی اون حس کنی.
    البته اگه عکس ها رنگی بود خیلی بهتر میشد هرچند به نظر می رسه خبرگزاری مهر میخاسته با گذاشتن عکسای سیاه و سفید به مرموزیت روستا اضافه کنه.

  12. این بار علاوه بر بحث گردشگری کار فرهنگی و تحلیلی هم کردین که به جذابیت هاش افزوده.
    بعضی از این مشکلات شاید گریبانگیر جامعه روستایی خودمون هم باشه، مقایسه با سایر نمونه ها و تحلیل دلایل و چگونگی وضعیت سایر روستاها میتونه نتایج جالبی در پی داشته باشه.

    شاید بی ربط باشه ولی به نظر من یکی از دلایل سبک زندگی مردم در این منطقه میتونه نوع مذهبشون باشه. اهل تسنن پایبندی زیادی به سنت و شیوه زندگی پیامبر دارند، قصد ندارم درست یا غلط بودن عقایدشون رو بیان کنم. شاید مسیر درست چیزی باشه که اونها طی می کنن.
    اما منظورم اینه که اگه به عنوان مثال پیامبر خاتم با همین کتاب آسمانی و با همین دستورات دینی چند قرن زودتر در جایی در شمال اروپا مبعوث میشد، سبک زندگی اونها متفاوت از چیزی بود که امروز هست.

    شاید به نوعی شیوه لباس پوشیدن و سبک معماری خانه ها در این منطقه برگرفته از عربستان ۱۴ قرن پیش باشه.
    علاوه بر اون وقتی پیرمرد میگه: “ماخونیک یعنی سرما. یعنی فقر. یعنی فلاکت. یعنی نداری” یعنی مسائل دیگه ای هم در این سبک زندیگیشون دخالت داره.

    البته یک بحث دیگه ای هم هست که اگه من برم رودمعجن میتونم تصاویری با همین ترکیب نور و رنگ بگیرم که زیاد تفاوتی با تصاویر بالا در اونها دیده نشه! شما در همون تصویر نمای بالا میتونید خونه هایی رو ببینید که با معماری جدید ساخته شدند. شاید یک قسمتی از بدبختی این مردم توهمی باشه که از یه ترفند خبرنگاری- عکاسی ناشی شده :YY: اما نمیشه منکر وجود همچین جاهایی شد.

    در آخر میخوام بگم شاید دولت در بخشی از این وضعیت مقصر باشه اما مقصر اصلی خود ساکنین منطقه هستند که تلاشی برای رهایی از این وضعیت نکردن. میشه با همین مصالح ساده خونه های زیبا و درخوری ساخت، میشه خاک سر گدار رو با هزار زحمت از دربی آورد و لااقل دیوارهای خونه رو سفید کاری کرد، میشه به جای لم دادن با کنده درختا چن تا کمد و اشکاف ساخت که وسایلت اینجوری وسط خونه پخش و پلا نباشن، میشه…
    میشه…….
    یکی دوشاخه من رو بکشه بیرون از پریز :YY:
    میشه…
    میشه..

    خداقوت، خسته نباشید. شما جزو بهترین و کم نوسان ترین نویسندگان حیتا هستید، و مهمتر از اون در بخش نظردهی هم مطلبی رو یادم نیست که از طرف شما بی نظر مونده باشه و عموما نظراتتون هم مفید و با مطالعه اس. واقعا خسته نباشین. به نظرم عنوان نویسنده سال ۹۰ حیتا برای شما برازنده اس. البته نباید رقیب سرسختی مثل زمستان رو نادیده گرفت. :SS: :SS:

  13. پاییزان گفت:

    سلیمان استوار :
    بنام خدا/ سلام بر پاییزان عزیز از اینکه موشکافانه زندگی جمعی از هموطنانمان را مطرح کردید متشکرم . حضور شما عرض کنم من هم چند سالی در خراسان جنوبی خدمت نموده ام ( گزیک نزدیک مرز افغانستان ) و روستاهایی را دیده ام که اگر از روستای ماخونیک اوضاعشان بد تر نباشد بهتر نیست . بنا بر این من و شما از اینکه در جایی متولد شده ایم که بهترین آب و هوا را دارد باید خدا را سپاسگزار باشیم. خدایا شکرت شکرت شکرت……..

    دقیقا همینطوریه جناب استوار روستاهایی هم که دور و بر این روستاین وضعشون بدتر از این روستاست و تازه نزدیک این روستا یه معدن سنگ هست که بعضی جوونهاشون اونجاکار میکنن اما بقیه روستاهاشون اون رو هم ندارن. :gol:

  14. پاییزان گفت:

    حامد نجفی :
    ممنون جناب پاییزان خیلی جالب بود کلا من این طور جاها رو خیلی دوست دارم مکان هایی که هنوز نمدن همه اون منطقه رو در بر نگرفته و هنوز میتونی تاریخ رو توی اون حس کنی.
    البته اگه عکس ها رنگی بود خیلی بهتر میشد هرچند به نظر می رسه خبرگزاری مهر میخاسته با گذاشتن عکسای سیاه و سفید به مرموزیت روستا اضافه کنه.

    جناب نجفی عکسهای رنگی هم بود اما زیبایی که توی این عکسهای سیاه و سفید بود توی رنگیها نبود و عمدا اینها رو گذاشتم و نکته دوم اینکه فکر میکنم تمدن خواسته اونجا بره ولی اونا قبول نکردن با توجه به اعتقاداتی که دارن :OL: . سپاسگذارم :gol:

  15. پاییزان گفت:

    محمد امیدوار :
    این بار علاوه بر بحث گردشگری کار فرهنگی و تحلیلی هم کردین که به جذابیت هاش افزوده.
    بعضی از این مشکلات شاید گریبانگیر جامعه روستایی خودمون هم باشه، مقایسه با سایر نمونه ها و تحلیل دلایل و چگونگی وضعیت سایر روستاها میتونه نتایج جالبی در پی داشته باشه.
    شاید بی ربط باشه ولی به نظر من یکی از دلایل سبک زندگی مردم در این منطقه میتونه نوع مذهبشون باشه. اهل تسنن پایبندی زیادی به سنت و شیوه زندگی پیامبر دارند، قصد ندارم درست یا غلط بودن عقایدشون رو بیان کنم. شاید مسیر درست چیزی باشه که اونها طی می کنن.
    اما منظورم اینه که اگه به عنوان مثال پیامبر خاتم با همین کتاب آسمانی و با همین دستورات دینی چند قرن زودتر در جایی در شمال اروپا مبعوث میشد، سبک زندگی اونها متفاوت از چیزی بود که امروز هست.
    شاید به نوعی شیوه لباس پوشیدن و سبک معماری خانه ها در این منطقه برگرفته از عربستان ۱۴ قرن پیش باشه.
    علاوه بر اون وقتی پیرمرد میگه: “ماخونیک یعنی سرما. یعنی فقر. یعنی فلاکت. یعنی نداری” یعنی مسائل دیگه ای هم در این سبک زندیگیشون دخالت داره.
    البته یک بحث دیگه ای هم هست که اگه من برم رودمعجن میتونم تصاویری با همین ترکیب نور و رنگ بگیرم که زیاد تفاوتی با تصاویر بالا در اونها دیده نشه! شما در همون تصویر نمای بالا میتونید خونه هایی رو ببینید که با معماری جدید ساخته شدند. شاید یک قسمتی از بدبختی این مردم توهمی باشه که از یه ترفند خبرنگاری- عکاسی ناشی شده اما نمیشه منکر وجود همچین جاهایی شد.
    در آخر میخوام بگم شاید دولت در بخشی از این وضعیت مقصر باشه اما مقصر اصلی خود ساکنین منطقه هستند که تلاشی برای رهایی از این وضعیت نکردن. میشه با همین مصالح ساده خونه های زیبا و درخوری ساخت، میشه خاک سر گدار رو با هزار زحمت از دربی آورد و لااقل دیوارهای خونه رو سفید کاری کرد، میشه به جای لم دادن با کنده درختا چن تا کمد و اشکاف ساخت که وسایلت اینجوری وسط خونه پخش و پلا نباشن، میشه…
    میشه…….
    یکی دوشاخه من رو بکشه بیرون از پریز
    میشه…
    میشه..
    خداقوت، خسته نباشید. شما جزو بهترین و کم نوسان ترین نویسندگان حیتا هستید، و مهمتر از اون در بخش نظردهی هم مطلبی رو یادم نیست که از طرف شما بی نظر مونده باشه و عموما نظراتتون هم مفید و با مطالعه اس. واقعا خسته نباشین. به نظرم عنوان نویسنده سال ۹۰ حیتا برای شما برازنده اس. البته نباید رقیب سرسختی مثل زمستان رو نادیده گرفت.

    جناب مدیر (البته مدیر قدیم مهندس جدید :YY: ) اول اینکه از ابراز لطفتون بسیار ممنون اما فکر میکنم یکم اغراق کردین من کجا نویسندگان حیتا مانند جناب زمستان کجا؟ نویسندگی اونا ناشی از ذوق و استعداد هنریشون اما کار من فقط یه جور اطلاع رسانیه و نمیشه این کار رو نویسندگی دونسست اما به هرحال حرفهاتون امیدوارکننده و تشویق کننده بود کلی ذوق کردم :Y: . بگذریم اینکه اونا خیلی پایبند اعتقاداتشون هستند کاملا درسته اما خیلی سنی مذهبها رو هم دارین که بسیار مدرن زندگی میکنن مثلا همین مردم عربستان اکثرشون سنی هستند اما زندگیشون اینجوری نیست!! و دیگه اینکه توی نظر بالا هم گفتم عکسهای رنگی هم بودن که همین شیوه زندگی رو نشون میدادن اما من بخاطر زیبایی این عکسها اونا رو انتخاب کردم پس نمیتونه توهم باشه و در آخر اینکه کاملا قبول دارم که عدم خواست خود این مردم باعث نوع زندگیشون شده چرا که به قول شما کلی کار میتونن واسه تغییر زندگیشون که حداقل اون نوع ساخت خونه هاشونه انجام بدن اما تعصباتشون نمیذاره. سپاسگذارم از توجهتون :gol: :gol:

  16. عالی بود پاییزان گرامی :SS:
    این قسمت بهترین قسمت مجموعه (( گذری بر روستاهای ایران )) بود . این رو واقعا عرض کنم و نه از روی تعارف و هندوانه و نوشابه و این جور حرفا .
    حتما حتما حتما اگر عمری باقی باشه قصد رفتن به این روستا رو دارم.

  17. پاییزان گفت:

    ممنون جناب منصف قابلی نداشت. :gol: :gol:

  18. ناشناس گفت:

    :MM: :MM: :MM: :U: :U: :U:

  19. باغبان کلها گفت:

    سلام به پاییزهن عزیزکولاک کردی. ممنون از این همه ذوق وسلیقه. همت بلندت را میستایم باور کن خیلی بااستعداد بودی وما بی خبر از این همه استعداددست مریزاد