اشعار رود معجنی
خدارو شکر عید امیه دیگه سرما بجکیه
لباسهای پارسال بدریه بابام برم نو خریه
سبزه عید شیرینی چند تخم مرغ تزئنی
سکه سماق و سمنو سنجه اورده شهر بنو
سیر و سرکه بگذشتیم خادمه دخنه دیشتیم
پلو تیار کرده نه نه تهی بشقابر والیشتیم
خیلی خواهر برار نیم کری نمنه پنج شیشتیم
مرم ازخنمه بدر به دیدن قوم مار پیر
مگوم عیدته مبارک مگن دمبت سه چارک
ور کوچه علی چپ مزنن خدیه همم گپ مزنن
مین به مو عیدی ندن هی به هم چشمک میزنن
قومم همو قومای قدیم خدا بیامورزه بیبیم
هنو سلام نکردیم مگفت نه نه عیدیت ندیم
زوده بهم عیدی مدا یک مشت نقل خوردی مدا
قومای حالا رفتن گدا خاب برکتم نمته خدا
او از دستشه نمچکه ممیرن بری یک سکه
اخر مرن بجوی بی بی به او جهان ابدی
بی بی چی بور خدی خادش جز دعای خیر اولادش
دنیا چی ارزش دره صد جمع کنی ذره ذره
نه دیل بچهیر شاد کنی نه گوشیر آباد کنی
نه نون به فقیری بدی نه اسیر آزاد کنی
به ما چه هر جور میلته اقذر کرم دکیلته
ولیش کو عید خراب نره باد غصه هارو مبره سعی کنم از هم دلگیر نرم حیفمیه زود پیر نرم
خاب خوب وبد در دنیا همش نیه به میلی ما
بید دیلامر صاف کنم غصه ر دزیر لحافت کنم
خدا بهم عیدی دیه عمر سلامتی دیه
ماروپیر سالمم بشن ور رو سرم دائم بشن
ایشااله آقا ظهور کنه جهانر پور نور کنه
کجرا چنار و متوک عیدی همه مبارک
نویسنده/علی اکبر نیکوصفت ۰۴/۰۱/۱۳۹۲ یکشنبه
سلام بر آقای نیکوصفت انشاالله سال خوبی داشته باشید با لباسهای نو.شعرجالبی بود.بازهم منتظراشعارزیبایتان هستیم. :SS: :SS:
با سلام خیلی شعر مسخره ای بود به نظرم شعر نبود.بیشتر شبیه یه متن یاخاطره نویسی بود.بهتره توی زمینه دیگه استعدادتونو امتحان کنید.
باتشکر
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر بزرگوار جناب آقای نیکوصفت
سال جدید و ورود حضرت عالی را به اقیانوس بیکران ادبیات به خصوص دریای پر تلاطم شعر تبریک گفته و برایتان آرزوی موفقیت دارم. حضور شما بزرگوار عرض کنم هر چند خواندن شعر به زبان شیرین مادری بهتر به دل مینشیند اما از آنجا که چشمها با نوشتار به لهجه ی محلی نا آشناست خواندن هر متنی به خصوص شعر که نیازمند وزن و موسیقی خواصی است اگر بدون اعراب گذاری باشد مخاطب را با مشکل مواجه میکند بنا بر این بهتر است متنی که با لهجه محلی نوشته میشود اعراب گذاری گردد. در هر حال شعر شما اگر چه دارای ایراداتی میباشد اما به مرور زمان اگر با چاشنی عشق همراه شود به کمال خواهد رسید. و به قول استاد شهید دکتر علی شریعتی( یافتن آب به عشق است نه به سعی اما پس از سعی ) ان شاالله. :gol:
ممنون آقای نیکوصفت :gol: :Y:
ایول اقای نیکو صفت جالب بود
:Y: :Y: عجب شعر بامززززززززززه ای بود :U: :U: :U:
به هرحال شعر یعنی همین چه خوب چه بد شعر است واحسنها اکذبها
جناب نیکو صفت اول اینکه ثبت مطلبتون رو توی حیتا که مقارن سال جدید هست به فال نیک میگیریم و یک خوشامد درست و حسابی حواله یتان میکنیم.دوم اینکه اگجر کمی دیر نظر میدهم علتش این است که از دو روز قبل عید که ده بودم هنوز «دُشنه» برگشتم و تازه به اینترنت رسیدم و سوم اینکه در مصرع آخر«متوک» تایپ شده که گمانم منظور«موتَک» است.
خدمت ناشناس عزیز هم عرض شود که اولا اگر نقدی بر نوشته ای،مطلبی یا شعری دارید اول خوب است که شهامت داشته باشید و با اسم واقعی نقد کنید،با اسم ناشناس نقد کردن مثل غیبت کردن میماند که در ذمش به اندازه ی کافی حرف و حدیث آورده اند، ثانیا ادب را در نقد کردن رعایت کنید،نقد بی ادبانه اسم دیگرش همان ناسزا است که گمان نمیکنم چندان نیازی به پاسخ گویی داشته باشد ثالثا گمان نمیکنم در اینجا کسی ادعای شاعری یا نویسندگی یا هرچیز دیگری داشته.
خدا قوت جنای نیکوصفت.شعر با مزه ای بود :SS:
سلام بر پسر عمو وپسر خاله عزیز مادرم من اولین نفر شعرت را خواندم شعر زیبائی بود فقط ای کاش اعراب گذاری میشد تا همه میتوانستند زیبائی آن را درک کنند این ناشناس هم احتمالا رودمعجنی نیست ونتوانسته شعر را بخواند سعی کنید ادامه بدهید از حسن اقای برادر خانمت نیز کمک بگیر
با سلام به آقای نیکوصفت
به قول قدیمیا : به حیتا خاش امین هووووووووووو
خوش حالم که بالآخره مشکلتون با ورود به حیتا و ثبت مطلب حل شد، جهت اطلاع این دوستان قدمت این مشکل به یک سال و نیم پیش برمیگرده!
اما در مورد شعر باید بگم مفاهیم زیبایی داشت و از دل بر اومده بود،
دو تا انتقاد :
اول اینکه شعر زیر و زبر نداشت و خوندنش بعضی وقتا سخت بود
دوم اینکه هر چه به آخر نزدیک تر می شد قافیه بر شاعر تنگ تر می اومد و وزنشو از دست می داد
اما در کل به دل نشست
ممنون