مقدمه
نمونه ای از پرونده شماره (۱)
((…………مدتها بود که در بلاتکلیفی بودیم. پیگیریهای زیادی بهمراه خانواده شهید انجام میدادیم از جمله پرس و جو از افرادی که با ایشان بودند . در سفری که در سال ۱۳۶۶ به اتفاق بعضی مسئولان استان خراسان به جبهه داشتیم از برخی فرماندهان عملیاتی که شهید هم در آن بود پرس و جو کردیم اما نتیجه ای حاصل نشد . به فکر افتادیم که همانند برخی از دیگر خانواده ها که به دنبال مفقود الاثر خود بودند ما هم اطلاعیه ای در روزنامه های سراسری بدهیم . آدرس و شماره ای هم از تربت و هم از مشهد برای دریافت اطلاعات دادیم.اما باز هم خبری نشد.
با این تفاسیر شهادت این عزیز بر ما روشن تر شده بود اما باز هم چراغ امید را خاموش نکردیم . پیگیر بودیم. تا اینکه خبر رسید تعداد زیادی استخوان ، پلاک و وسایل شهدا توسط سپاه و گروه تجسس و پیگیری مفقودین به مشهد آورده اند که در بین آنها شهید نجفی نیز هست……(حسین عبدالهی ) ))
ادامه دارد …………………….
مقدمه سبکبالان :
مدتی بود ذهنمان درگیر شهدا بود. تلاشمان بر این بود که یک جای خوب برایشان در حیتا دست و پا کنیم. نگران بودیم که فراموش نشوند .اما ………
اما حقیقت چیز دیگری است. گمانمان بر این استوار شد که نکند ما فراموش شویم. اینکه آنها را وارد حیتا کنیم نه برای فراموشی آنهاست برای این است که خودمان را از فراموشی برهانیم . یادمان از صحبت شهید آوینی نرود .
از اینرو سبکبالان با این هدف آغاز به کار کرد . بخشی از برنامه ما بررسی پرونده ای شهداست که کم کم با آن آشنا میشوید .
پرونده اول به شهید علی اصغر نجفی رودمعجنی اختصاص دارد.که بخشی از مقدمه آنرا در ابتدا ملاحظه فرمودید .
به سراغ خانواده آن شهید ما خودمان میرویم ولی از دیگر عزیزان از جمله همرزمان ، دوستان و آشناییان این شهید دعوت به ارسال هرآنچه گمان میکنند به این شهید ارتباط دارد میکنیم (اعم از خاطره – عکس – دست نوشته و….)
ایمیل و تلفن این گروه در اطلاعیه قبلی سبکبالان وجود دارد.
در ضمن به اطلاع همه اعضا می رساند گروه سبکبالان جهت افزایش تعداد اعضای خود به ۵ عضو نیرو میپذیرد. متمایلین جهت عضویت و همکاری با این گروه به هر طرق ممکن ( ایمیل / تماس / پیامک / حضوری/ هووووووو کشیدن / جیغ کردن / وسایر راه های در جریان قرار دادن )
سه عضو فعلی ( نوه حجی مراد – دیشدوو – منصف ) را در جریان قرار دهند.
برای شروع عالی بود دستت درد نکنه منصف عزیز چراغ اول رو خوب شروع کردی امیدوارم خود شهدا چراغ راهمان باشند تا بتوانیم این مسیر را به خوبی و شایستگی طی کنیم و هدف والای شهیدانرا مسیر زندگیمان قرار دهیم کماکان با تو در تماس خواهم بود اجرت با شهدا :gol:
بسیار عالی
خسته نباشید
خیلی کار قشنگی بود . خسته نباشین :gol:
سلام
امیدوارم بتوانیم از مطالبتان استفاده کنیم
نه مثه اینکه واقعا یه تکونی خورده این گروه، البته تو این یک سال نوه حجی مراد به تنهایی بار این وظیفه رو به دوش میکشید. اما به گمانم نیاز بود که سال کاری جدید رو با شیوه جدید فعالیت کنه.
من چون دو سه جا دستم بنده فکر کنم همون کارای خودم رو با وقت بیشتری، بهتر انجام بدم مناسب تر باشه. و الا خیلی دوس داشتم توی این گروه باشم ، میترسم نتونم خوب کار کنم.
ولی مسابقه خواستین بذارین باید با گروه مسابقات حیتا هماهنگ باشین، نگین که نگقتیم. :VV:
خداقوت . بسیار عالی است . شروع خیلی خوبی است . انشاءا.. که تا پایان همینگونه استوار و ثابت قدم باشید .
سعی می کنم تا جایی که بتونم و زمان و شرایط فرصت دهد مشارکت داشته باشم
یه خسته نباشید جانانه به همه اونایی که توی حیتا دارن هدف دار کار میکنن دست مریزادجناب نوه حجی مراد تازگیها خیلی فعال شدین داستان میگین گروه تشکیل میدین و از این جور کارا. خیلی خوبه که توی حیتا اسم شهدا همیشه روشنه و این بخاطر همت بلند شماست مخصوصا حالا که گروه هم تشکیل دادین. :gol: :SS:
ما میم از خادت استفاده کنم اما ظاهرا بد جوره ور متفرقات متأهلی چوسبیه یی@نوه زارع
اقا ای گروه مسابقات ادرسش د کوجیه ؟بعدشم شما بیاین ما دستتر بند منم@محمد امیدوار
ما منتظریم که تا محرم گردد هنگامه امتحان میسر گردد@نوه دیگه حجی مراد
ممنون جناب پائیزان اما از این به بعد هر حرف و سخنی دارید با شخص سبکبالان بزنید @پاییزان
سبکبالان بر آن است که با استفاده از خاطرات و تاکید بر دوری از کلیشه ای بودن به پیش رود. امیدوارم آنها که باید ، خاطرات ، عکس ها و دست نوشته های خود ار دریغ نکنند و الا در این راه موفق نخواهیم بود.
فقط تکراری نباشید.کلیشه نباشید.تا جایی که امکان داره واقعیت قضیه رو مطرح کنید و اگر بعضی جاها نمیتونید واقعیت رو بگید لا اقل از سر هم کردن داستانهای ماورائی خوداری اکید کنید.شهدا ادمهای خوبی بودند اما قطعا فرشته نبودند.این یادتون باشه(فرازی از نصایح گهربار زمستان در سنین ۱۵۰ سالگی به نبیره های نوه ی حجی مراد و منصف)
خداوند توفیقتان را فزون کناد(فرازی از دعای گهربار زمستان در همان سنین به همان نبیره ها)
باخسته نباشید وخداقوت به گروه سبکبالان
آنطور که بیان میکنند شهید نجفی درزمان حیاتشون باآقای مهندس حسامی مکاتباتی روداشتند
اگر میشد ازنظرات ویااطلاعاتی که درموردشهید دارن استفاده میشد ویااگه خودشون سری به حیتا میزنن از نظراتشون اهالی حیتارو مستفیض کنند.واینکه گفته میشه شهید زبان عربی رو درمدت کوتاهی درمحضر مرحوم حاج شیخ عیلامی فراگرفته خیلی دوست داشتم بدونم آیا اون زمان آقای مهندس حسامی وسایر دوستانشون نیز با ایشون بودند یاخیر؟
خوب شد یه مقدار هم به این موضوع پرداختید. سالی که نکوست از بهارش پیداست. خوشحالم. تو رو خدا درست به این موضوع بپردازید.
در خصوص برخی اعضا که کم توجهی به شهدا میکنند در تعجبم. اینجا جای گلایه نیست پس بهتره من هم گلایه نکنم.
منتظریم………………..
کاش شما خودتان رو معرفی میکردید یا حداقل می گفتید نوه کدام شهید هستید اصلا می توانید عضو گروه بشید خوشحال میشیم
سلام و خسته نباشید!کار جالبیه!من هم به نوبه خودم اگه کاری از دستم براومد دریغ نمیکنم!امیدوارم مثل کتاب((دا))که کلیشه رو کنار گذاشت و یه مسئله رو عمقی بررسی کرد و اونم انگیزه ایثار بود ،ما هم بتونیم یه تصویر روشن از دفاع و ایثار به تصویر بکشیم یا به قلم دربیاریم!