خاطرات رزمنده رودمعجنی
دهه فجرسال ۱۳۶۶بود ما رااز قرارگاه دوکوهه دراندیمشک ازجنوب بسمت غرب کشور حرکت داده تا ازقرارگاه اناهیتادر کرمانشاه جهت امورپدافندی منطقه ای دردل خاک کشورعراق اعزام گردیم.منطقه ای بنام ماوت درارتفاعات الاغلو .
دل تودلم نبودلحظه شماری میکردم تا به منطقه عملیاتی موردنظربرسیم ازخوشحالی درپوست خودنمی گنجیدم .
مطلع شده بودم برادرم علی اصغرروشندل برادربزرگترم رامیگویم درماوت عراق پشت پدافند هوایی مستقرمیباشد.
وروزهای گذشته موفق گردیده با رشادت وازخودگذشتگی باشلیک پدافندهوایی هواپیمایی دشمن بعثی را سرنگون کند ازاین بابت بسیارخوشحال بودم و لحظه شماری میکردم تابه اوتبریک بگویم .شب هنگام به منطقه رسیدیم .ودربدو ورودبه منطقه اطلاع یافتم که سنگربرادرم در بالای سرماست وفکر کردم اول صبح الطلوع خواهم رفت
وعلی اصغررا غافلگیر میکنم .تاصبح هرجوری که بودشب راسپری کردم .صبح که شد به سمت سنگرشون روانه گشتم
اما وقتی رسیدم متوجه شدم که بعلت اینکه علی اصغرموفق به هدف قراردادن هواپیمای دشمن گردیده ۱۰روزمرخصی تشویقی گرفته وبه مشهد رفته .
خوب قسمت نبودکه ما درانجا به هم برسیم .
اما داستان شهامت ومردانگی واستقامت برادرم را از همسنگرانش شنیدم وبه داشتن برادری چنین غیور افتخارکردم وبه خودبالیدم
سلام و خدا قوت
کاش قدر این رشادتها و از جان گذشتگیها در کشور دیده میشد
تشکر :gol:
به نام خدا
درود بر جناب آقای روشندل عزیز
رشادت و از جان گذشتگی رزمندگان ایرانی بر هیچ کس پوشیده نیست و نه تنها نسل حاضر بلکه نسلهای آینده مدیون شماها می باشند. برای جنابعالی و دیگر رزمندگان عزیز آرزوی بهترینها را دارم
…..و هر چند هر یک از دولتها سعی کرده اند که به خانواده شهدا و جانبازان و آزادگان کمک کنند اما به نظر این حقیر پادش واقعی در پیشگاه حضرت حق محفوظ است.
پیشاپیش سال نو را به شما و تمامی حیتا نشینان تبریک عرض می کنم. :gol: :gol: :gol: :gol: :gol: :gol:
درود جناب روشندل گرامی. منکه از زمان جنگ فقط تنها خاطراتی ک در ذهنم بیاد دارم اوردن شهیدان ب ابادی بود.اما خاطر ه شیریینی بود ک لذت بردم.درپناه حق
:OL: :OL: :OL: :OL: :OL: :OL: