مجتبی عبدالهی 4453 روز پیش
بازدید 246 ۱۵ دیدگاه

چراندن یا نچراندن؟ مساله اینست.

اگر تاریخ مندرج در کاغذ ها درست باشد اختلاف مربوط می شود به سال ۵۵ . اختلافی در مرز میان رودمعجن و فدیهه که در نهال بادامی مورد ادعای کشاورزان رودمعجنی ، به ادعای آنها گوسفندان توسط برخی اهالی فدیهه چرانیده شده اند . غیر از این برگه ، اوراق دیگری نیز هست که در آنها نام برخی افراد ذکر شده است . ضمن پایبندی بر هر چه بیشتر بر موافقت نامه همکاری دو جانبه میان دو روستا ، تاکید می گردد این سند فقط جهت اطلاع منتشر گردیده است.

 

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. بنام خدا/ سلام/ جناب عبدالهی عزیز به خاطر درج این مطلب سه هزار میلیارد درود بر شما میفرستم(بالا ترین رقمی که تا به حال به گوشم رسیده است) چون درست است کل نوشته در یک برگ تقریبا به اندازه برگ آچار است اما به اندازه یک کتاب حرف برای گفتن دارد. لذا چند مورد را فهرست وار اشاره میکنم: اولا چقدر کاتب خوش خط بوده است زیرا در میان تحصیل کرده گان امروزی به ندرت چنین خطی میبینیم.ثانیا میتوانیم میران تورم را محاسبه کنیم با آن همه خسارت که به نهالها رسیده است میشود یک سوم پولی که برای خرید یک هندوانه امروز پرداخت میکنیم.ثالثا کاتب زرنگی به کار برده و از هر دو تاریخ (شاهنشاهی و هجری شمسی) استفاده کرده است و گویا انقلاب را پیش بینی کرده و کارش را بی نقص انجام داده است. رابعا با توجه به اینکه در حال حاضر ایران اسلامی از طرف دشمنان خارجی تهدید میشود به نظر میرسد بهتر است به اختلافات قدیمی دامن نزنیم چون اگر خدای نکرده نزاعی بین این دو روستا بوجود آید با توجه به نقش مهمی که این دو آبادی در حفظ ثباط منطقه دارند جنگ جهانی سوم اجتناب ناپذیر خواهد بود و عواقب آن به گردن شماست. در هر صورت مطالب فوق الذکر باعث نمیشود که برای شما دست نزنم :SS: :SS: …. و ما هم اسنادی داریم که آن زمینها مال روستای فدیهه بوده و به زور تصرف شده است :gol: :gol:

    1. جناب سرکار استوار : باور بفرمایید قصدی مبنی بر دامن زدن اختلافات قدیمی نبوده و فقط جهت اطلاع از چینی موضوعی در ایام قدیم این برگه منتشر شده است و الا دو روستا ارتباط تنگاتنگی داشته و خواهند داشت. در خصوص خط اکثر نوشته ها به خطی است که به سختی خوانده می شود این یکی استثنائا خوش خط بود. به هر حال نظر شما و پاسخ اینجانب هم باعث نمی شود برای شما هورا نکشیم.

  2. گل نرگس گفت:

    شمااین اثارتاریخی روازکجامیارین؟من بالاخره نفهمیدم چی شد؟ :N: ولی خیلی برام جاتب بود. خسته نباشید.به قول بر وبچ حیتاخداقوت هووووووووووووووو :U:

    1. لاک سیاهی حاوی تعدادی سند در منزل گرندفادر مرحوم یافت گردید که این نوشته هم از همان لاک مذکور است.

  3. علی نجفی گفت:

    البته از اونجایی که مبالغه در براورد خسارت در اینگونه اسناد جزء بدیهیات است گمان میکنم تعداد ۸۰۰۰ نهال هم جزء همین بدیهیات بوده باشد وگرنه خدا وکیلی مگر یک گله چقدر«سنگین» بوده و «حشی» گوسفندان آن گله به چه میزان«د حُر حُر» امده بوده که تعداد ۸۰۰۰ هزار نهال را خورده اند! و نکته ی جالب دیگر اینکه به ادعای نویسندگان سند گله در تاریخ ۱۰ دی سال ۵۴ نهالهای انها را چرانیده است.۱۰ دی که برف و سرما است و نهالها هم در خواب زمستانی هستند و برگ و جوانه ای ندارند که گوسفندها حتی آنها را «پوز» کنند پس چطور نهالها را خورده اند!!به نظرم این سند کمی«بوداره»یعنی مشگوک میزنه و کمی مغرضانه نوشته شده!!!!!
    در مورد نوشتن کمی توضیحات قبل از انتشار سند هم ایده ی جالبی بود .گاهی خود توضیحات از سند چذابتر از کار در میاد.

    1. اغراق که بخشی از بیان اغلب گفتههاست . یحتمل این هم مثل همون موارده. در خصوص تاریخ سند هم بگم که به نظر بنده این تاریخ مربوط به نگارش نامه است نه زمان اتفاق رخ داده . چون این نامه در پی یک سری نامه های دیگر بوده که برخی از آنها موجود است . همانطور که در ابتدای نامه دنباله دار بودن دعوی ذکر گردیده است.

  4. چروندن آقا چروندن وقتی کدخداحجی نعمت امضاءکرده یعنی چروندن وقتی امضای آقایان حج علی استاد ،علی آهنی ، حسن قاسمی ، حجی حسنعلی غنمی ، حجی عباسعلی شیخی و… زیر عریضه زیبا وخوش خط ؟آقای حاج علی مفتوح که تنها بازمانده امضاءکنندگان سند است واین خط خوش هم خط ایشان است امضاء نموده اند یعنی چروندن این حرف آخر دیشدوو است خط آقای مفتوح را از زمانی که مسئول پست روستا بود ودر سند نیز متن با امضاء کاملا یکی می باشد میشناسم
    دوم آقای استوار اگر شما استوارید ما سرهنگ زیاد داریم دلیلی ندارد بخواهیم اسناد جعلی شما را قبول کنیم گفتیم که به بقیه نیز اطلاع دهید چون اگر جنگی راه بیفتد شما قطعا شکست خواهید خورد وما در اولین حمله فدیهه را به فهندر خواهیم چسباند
    سوم شما ای عمرعاص مشخص کن در کدام جبهه هستی البته حق داری وقتی کسی فقط تاریخ بخواند وزیاد با ریاضی سروکار نداشته باشد ممکن است این اشتباه را بکند چون شما خودتان میدانید بعلت شیب زمینهای پی زرد وکمبود زمین معمولا رودمعجنیها نهالها را ابتدا حداکثر در هر پنج متر مربع یک نهال میکارند که برای کاشت ۸۰۰۰ نهال زمینی به مساحت ۴۰۰۰۰ متر لازم است واین یعنی ۴ هکتار زمینی با عرض ۱۰۰ متر وطول ۴۰۰ متر حال آیا یک گله حداقل ۵۰۰ راسی در یک روز نمی تواند همچنین زمینی را طی طریق کند در ضمن این احتمال وجود دارد که بعلت کمبود علوفه دران تاریخ مجبورشده اند گوسفندان را به بیرون ببرند واین خود دلیلی شده برسرعت بیشتر حرکت گوسفندان وخوردن شاخه های نازگ نهالها خوب دقت کنید نهالها آن زمان حدکثر شش ساله بوده اند وبا درختان تنومندی که شما از پی زرد در ذهن دارید کلی فرق داشته اند
    درنهایت چرانده اند آقا :MM: :MM: بد هم چرانده اند :MM: :MM: مگر گوش تو عمر سعد که دراینجا نقس عمرعاص را بازی کردی بدستم نیاید ببخشید فکرکنم طولانی ترین نظرخودم را درحیتا ثبت نمودم

    1. نظر خیلی بیستی بود . طنزش عالی بود . البته اون خط اولش رو باید با لحن رودمعجنی غلیظ خوند تا کیفیتش مشخص بشه.
      چروندن آقا ، چروندن. پاسخ به عمر سعد هم خیلی فنی و دقیق بود .

  5. ناشناس گفت:

    جهت اطلاع حضرت استادیاهمان دیشدووی سابق عرض کنم که دستخط این سند خط حاج محمدقانعی فرزندحاج عباس است نه حاج علی مفتوح بیشتردقت کنیدهمینطوری روی هواصحبت نکنید :ZZ: :ZZ:

  6. استاد گفت:

    وقتی در سند هیچ اسمی از اقای قانعی نیست دلیلی ندارد خط ایشان باشد من مثل شما علم غیب ندارم حداقل خودتان را معرفی کنید وبا دلیل صحبت کنید

  7. شنیده ام که تازگی ها تعدادی از اهالی روستای دوست و همسایه فدیهه آمده اند و ادعا کرده اند که پی زرد متعلق به آنها میباشد مجتبی جان این سندت به خوبی ریشه ی این ادعای واهی رو مشخص کرد. مشخص شد که دوستان همسایه سالهاست که برای پی زرد نقشه کشیده اند. و مشخص شد که از همان سالها هم تمام نهادهای بین الروستایی همچون پاسگاه را هم در اختیار داشته اند!
    اما کور خوانده اند:
    ” پی زرد پاره ی تن رودمعجن است ”
    البته این ها که شوخی بود. وبه قول علی این سند کاملا بوداره آخه توی اون سوز و سرمای بهمن ماه اون گوسفندای بدبخت مگه خاک یخ زده ی پی زرد رو بخورن(آخی ببیی های بیچاره) :OG: :OG:

    1. تو دیر به دیر نظر می دی اما وقتی نظر میدی انقلابی در حیتا به راه میندازی. در خصوص نهادهای بین الروستایی خلقی را در فکر فرو بردی

  8. بنام خداوند صلح و دوستی / برادر گرامی جناب استاد عزیزهمانطور که ماشاالله استادید و از من کم سواد بهتر میدانید مردم روستای فدیهه از قدیم الایام مردمی صلح طلب بوده و چشم طمع به هیچ سرزمینی هم نداشته اند و همین موضوع باعث شده تا در ادوار گذشته حتی مقداری از سر زمین خود را از دست بدهند و ما نسل فعلی نیاکان خود را از این بابت سرزنش نمیکنیم چون ضرب المثلی معروف است که میگوید: در باره راه رفتن هر کس خواستی قضاوت کنی اول چند قدم با کفشهای او راه برو بعد قضاوت کن / هر چند که ما در حال حاضر پادشاهان قاجار را در خصوص قراداد ننگین ترکمان چای و غیره سر زنش میکنیم. و اما در خصوص تهدیدی که کرده اید حضور حضرت عالی عرض کنم.گفته اید ما روستای فدیهه را به فهندر میچسبانیم اولا اگر این کار را بکنید باز ما ضرر نکرده ایم چون چند کیلومتری به شهر نزدیکتر شده و ما بقی زمینهایمان ارزش بیشتری میابد.ثانیااین استراتژی زمانی جواب میداد که روستاها تقریبا مستقل بودند نه برای امروز که صد در صد وابسته به شهر میباشند لذا با توجه به موقعیت صوق الجیشی که روستای فدیهه دارد اگر یک هفته جاده را ببندد رودمعجن از نظر اقصادی دچار بحران و شورش داخلی خواهد شد و اگر هم بخواهید از سمت حصار و از کاشمر مایحتاج خود را تامین کنید دوستانی در آن آبادی داریم که مزاحم شما خواهند شد فقط راه دربی به سمت کد کن میماند که آن هم خطرات خود را دارد. و ثالثا نسل فعلی فدیهه به این ضرب المثل عمل نموذه : در جهانی که همه گرگند اگر میش باشی تو را خوهند خورد پس باید گرگ بود. اشتباه نیاکان خود را تکرار نکرده هر چند چند سالی ریاضت کشیده اند ولی سلاحی ساخته اند که به راحتی میتوانند قلب رودمعجن را هدف قرار دهند. و با تمام این قدرت فوق العاده گزینه صلح همیشه روی میز است و این یک سلاح بازدارنده میباشد :gol: :gol:

  9. ناشناس گفت:

    دلیل نمیخادمن ازکوچکی خط ایشان رامی شناسم اززمانیکه معلم من بوده انداین دستخط دستخط یک آدم تحصیل کرده است شماکه خودتان تحصیلکرده ایدخط یک تحصیلکرده باخط یک آدمی که سوادچندانی ندارداززمین تاآسمان فرق میکند لطفاقبول کنید

  10. سلام .جالب بود اولین باری بود که از اوراق و اسناد قدیمی که در حیتا میذاشتن تا حدود بسیار زیادی از اون رو تونستم بخونم .همیشه اختلاف وجود داره چه بین دو تا کشور چه بین دو تا روستا مهم اینه که هر کی به حق خودش راضی باشه. ممنون جناب عبداللهی