خدا قوت جناب اکبریان.
عکس های جالبی بود مخصوصا عکس اول که چهره برخی افراد هنوز هم همان چهره است . مثل آقایان غلامی و رستگار. برای اون افراد باید عکس خاطره انگیزی باشه . :SS:
من فکر نمی کنم این عکسها جای نقد داشته باشد بلکه هرکدامش گذشته ای پر افتخار را روایت می کند .
در عکس اول حق با جناب عبداللهی است همه چهره ها واضح و مشخص است فقط نوجوان سمت چپ را نشناختم و نیز آقای ایستاده با لباس راه راه که البته به احتمال زیاد شیخ احمد مردخدا باشد.
عکس دوم هم فقط پدربزرگتان اشنا هستند. بنظرم دو نفر دیگر رودمعجنی نیستند.
خداقوت جناب اکبریان
عکسهای قدیمی همیشه خاطره انگیزند و هرچقدر بیشتر از این عکسها توی سایت گذاشته بشه بهتره.شما که داری از این عکسا پس بذار که عالیه.عکس آخری رو نشناختم کیه.چهره اش یک جورهایی آشناست ولی نتونستم بفهمم کیه.در ضمن خوش تیپم هست هرکی هست.
خدا قوت حجت خان.عالی بود :SS:
بنام خدا/ خدا قوت جناب اکبریان خاطره دوران یکرنگی و صمیمیت و جمع بودن را در یادها زنده کردی . از جمع دگر مپرس تقسیم شدیم // سر گرم همه به درهم و سیم شدیم // فهمیده ز هفت شهر عشقش گذشت // آلوده چرا به منقل و سیم شدیم . :gol: :gol:
سلام آقا حجت. چه عجب تو حیتا دیذه شدی. بی نهایت کمرنگ بودی. من هیچکدوم از عکسارو نشناختم فقط بابابزرگتو شناختم. عکسات جالب بود. دستت درد نکنه. :gol: :gol:
خدا قوت جناب اکبریان.
عکس های جالبی بود مخصوصا عکس اول که چهره برخی افراد هنوز هم همان چهره است . مثل آقایان غلامی و رستگار. برای اون افراد باید عکس خاطره انگیزی باشه . :SS:
من فکر نمی کنم این عکسها جای نقد داشته باشد بلکه هرکدامش گذشته ای پر افتخار را روایت می کند .
در عکس اول حق با جناب عبداللهی است همه چهره ها واضح و مشخص است فقط نوجوان سمت چپ را نشناختم و نیز آقای ایستاده با لباس راه راه که البته به احتمال زیاد شیخ احمد مردخدا باشد.
عکس دوم هم فقط پدربزرگتان اشنا هستند. بنظرم دو نفر دیگر رودمعجنی نیستند.
خداقوت جناب اکبریان
بهله آقایان چهری مهدی تفت اگه اشتباه نکنم.
عکسهای قدیمی همیشه خاطره انگیزند و هرچقدر بیشتر از این عکسها توی سایت گذاشته بشه بهتره.شما که داری از این عکسا پس بذار که عالیه.عکس آخری رو نشناختم کیه.چهره اش یک جورهایی آشناست ولی نتونستم بفهمم کیه.در ضمن خوش تیپم هست هرکی هست.
خدا قوت حجت خان.عالی بود :SS:
بنام خدا/ خدا قوت جناب اکبریان خاطره دوران یکرنگی و صمیمیت و جمع بودن را در یادها زنده کردی . از جمع دگر مپرس تقسیم شدیم // سر گرم همه به درهم و سیم شدیم // فهمیده ز هفت شهر عشقش گذشت // آلوده چرا به منقل و سیم شدیم . :gol: :gol:
عکس آخر به احتمال زیاد جناب آقای مهدی تفت هستند که الان در حصار ساکن هستند
نه گمانم، با پرس و جوهای من عکس اخر به احتمال زیاد آقای احمد موسوی هستند
سلام آقا حجت. چه عجب تو حیتا دیذه شدی. بی نهایت کمرنگ بودی. من هیچکدوم از عکسارو نشناختم فقط بابابزرگتو شناختم. عکسات جالب بود. دستت درد نکنه. :gol: :gol:
عکسهای قدیمی همیشه جالب بوده وهمیشه عده ای با عکسها خاطره دارند …..بسیار خوب بود :gol: با امید به پررنگتر بودن حضورتون در حیتا :Y: