سارا عبداللهی 4511 روز پیش
بازدید 332 ۸ دیدگاه

چند تا عکس آبدار از خرداد ماه رودمعجن!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. افرا بهشتی گفت:

    بله عکسهای کاملا آبدار و قشنگی بود، جون میده کفشاتو دربیاری و توی این آبهای زلال راه بری، آخ که چقد دلم خواست :TT:
    مرسی سارا خانم :gol:

  2. علی نجفی علی نجفی گفت:

    قدیما هر وقت از سرتینگل رد میشدم و«شهریها» رو میدیم که با چه اشتیاقی پاچه ها رو بالا زدن و زدن به اب و چه کیفی میکنن از پای برهنه توی اب راه رفتن به هم اب پاشیدن و جیغ زدن، توی دلم مسخرشون میکردم به خاطر این سوسول بازیا و ندید پدیدبودنشون.با دیدن این عکسا یاد همون«شهریها» افتادم و اینکه اگر روزگار برگرده دیگه نه تنها توی دلم مسخرشون نمیکنم بلکه خودمم پاچه ها رو بالا میزنم و میزنم به اب وکیف میکنم.
    عکسا بدجور دل ادم رو میسوزنه.اب زلال و سنگ ته اب و تلالو نور افتاب و سایه و سپیدار و علف.ادم دلش پر میکشه.عکسا فوق العاده است.هم کیفیتش و هم سوژه هایی که انتخاب کردی.توی این گرمای خرداد ماه هیچ چیز بیشتر از این عکسای ابکی نمیچسبه.فقط بدجور ادم رو هوایی میکنه.ادم صدای شر شر اب رو توی اون جوی اب میشنوه!!!(یکی منو از پریز بکشه احساسات بر من غلبه کرده!!!) :R:
    وعکس اول که سنگها توی اب زلال و جاری دیده میشن ادم رو یاد این شعر اخوان میندازه:
    چون سبوی تشنه
    کاندر خواب بیند اب
    وندر اب بیند سنگ…..
    عکسا واقعا قنگشن همشون.یک خدا قوت جانانه داری شما :SS:

  3. @افرا بهشتی
    ممنون افرای عزیز.
    راست میگی وچقد حیف شد که ما همش از روی آبها میپریدیم و این لذتو تجربه نکردیم .

  4. @علی نجفی

    واقعا رودمعجن امسال خیلی قشنگه.بارندگیهای زیاد باعث شده همه جا سرسبز و پر آب باشه.اگر وقت کردی حتما یک سری بزن .
    درسته که به آب زدن خیلی حس خوبیه ولی رد شدن از آب گذر و خیس نشدن هم برای من حکم یه جور مسابقه رو داشت که خیلی دوست داشتم .در ضمن عکس ها توسط همسرم گرفته شدند .
    ممنون علی آقا.

  5. ناشناس گفت:

    سلام عکسها جالب بود ادم رو میبره به حال و هوای چشمه پاش و باغای ته رود و بزه تنور؛واقعا خسته نباشید،

  6. پریسا مدرسی گفت:

    عکسات خیلی قشنگ بود سارا جون منم با افرا موافقم. دست مریزاد. از عکس اخری هم خیلی خوشم اومد. :SS: :SS:

  7. وقتی تیتر مطلب رو خوندم گفتم حتما یه سری عکس از میوه های آبدار رودمعجن انداختید و قراره لب و لوچه ما آب بیفته از دیدن این میوه ها که در دیار غربت دسترسی به آنها نداریم . برعکس شما مشهدی و تربتی ها ، ما اگر ماه ها هم چشم بکشیم که یکی از رودمعجن راه بیفتد و از اهالی رودمعجن بپرسد دارم میرم تهران ( سِبَریشه به تهرو نیدِرِن ؟ ) و او هم بگوید چِرَه . یک تین گیلاس شیشگی و اَلبَلو و زِرداَلو هست ببرن به مجتبی دِن .خیر . هیچ خبری از این توهمات نیست. پس بهتر است عکس ها را اشتباه نگیریم و همون آب جاری در رود و جوی ها رو نظاره کنیم.
    عکس ها از اینکه به موضوع خاصی پرداخته واقعا قابل تحسینه و دست عکاسش درد نکنه. عکس دوم و آخر هم که بجای خود و زیبایی خاصی داره. :SS:

  8. سلام
    عکسهای بسیارزیبا و خاطره انگیزی بود. ممنون