سلیمان استوار فدیهه 4530 روز پیش
بازدید 283 ۱۸ دیدگاه

خروس و عقاب

بنام خدا

خروس و عقاب

با سلام به پیشگاه همراهان صمیمی و همشهریان گرامی . حضور

شما عرض کنم در یکی ازجمعه های گذشته توفیقی حاصل شد تا به روستای سر سبز رودمعجن سفری داشته باشم . گزارش این سفر به حیتا نشینان تقدیم میگردد

قسمتم گردید در آدینه ای رفتم سفر

مقصدم رودمعجن و از خاله خوش گیرم خبر

فصل گل بود و گلاب و کبک و تیهو بی قرار

اول اردیبهشت و بهترین ماه بهار

بلبل شیدا به روی شاخه ها شادان و مست

بوسه بر گل میزد و گاهی کنارش می نشست

باغ جنت دیدمی بر هر طرف کردم نگاه

هر درخت میوه ای همچون عروس و حجله گاه

چشمه ها در قلقل و چون کوزه می در خروش

در کنار هر گلی پروانه ای در عیش و نوش

از قضا رفتم به حیتا در کنار نهر آب

رو به رو دیدم نشسته یک خروسی با عقاب

با خروس گفتا عقاب ما هر دو از یک ریشه ایم

لیک در رفتارمان هر یک به یک اندیشه ایم

همچنانکه شیر سلطان است در بین وحوش

در میان ماکیان سلطانم و اما خموش

پادشه مائیم و تاجش را تو داری روی سر

باده مینوشی و از اقوام گشتی بی خبر

کار تو باشد در این عالم فقط گفتار مفت

 روز و شب بی کار و راحت گردنت کردی کلفت

در عجب ماندم که چندین همسر و خندان لبی 

 ما نخوابیدیم با اوقات خوش حتی شبی

من فقط یک همسر و از دست اویم در عذاب

دائم اندر محنتم بینی و هم در اضطراب

گر جه تیزم در شکار و تیز چنگ و تیز بال  

 با همه اوصاف چون مومم در دست عیال

خانه ام مهمانسرای قوم و خویشان زنم 

در نظر دارم که این اوضاع را بر هم زنم

از تو دارم یک سئوالی با همه شرمندگی 

 باچه تدبیری موفق بوده ای در زندگی

 

 بال بر هم زد خروس و گفت حیف از نان و آب

 در جهان هر گز ندیدم زن ذلیلی چون عقاب

 من که بینی سر خوشم سالار در منزل منم 

 همسران پروانه اند و شمع آن محفل منم

 زندگی کردم همیشه با توکل بر خدا

  می رسد رزق فراوان و از آن باشم رضا

 تا در این عالم سلیمان مردمی یابی عوام  

  مفت خواران چون خروس هر جا ببینی مستدام

  والسلام

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سلام بر جناب سرکار استوار .
    الحق و الانصاف که طبع شعرتون قابل تحسینه . این رو واقعاً و به دور از تعارف میگم . پشت سرتون هم همیشه گفتم.
    این شعر هم زیبایی های خاص خودش رو داشت که لذت بردیم از خوندنش. :SS:

  2. نجمه عبداللهی گفت:

    سلام بر جناب استوار. امیدواریم که سفر رودمعجن بهتون خوش گذشته باشه. شعرهاتون همه حالت طنز دارن و لبخند به لب آدم میارن و از همه جالبتر اینکه همشون ختم میشن به زن و مادرزن و زن ذلیلییو… :Y: . از شوخی بگذریم جالب بود اما بالاخره من نفهمیدم عقاب مورد نکوهشه یا خروس چون هردوشون یه جورایی هم مورد تعریف قرارگرفتن هم مورد نکوهش.!!! اما خودمونیم ها با یه تیر چندتا نشون زدین یه شعر گذاشتنین که هم توش از سفر رودمعجن گفتین هم حیتا، هم خانواده زن و هم قصه خروس و عقاب و حرفی که میخواستین در قالب این شعر بگین :soot: :gol: :gol:

  3. علی نجفی علی نجفی گفت:

    سلام بر جناب استوار عزیز
    خداییش گمان نکنم تا حالا کسی از این منظر بدیع خروس و عقاب رو با هم مقایسه کرده باشه،از منظر زن ذلیلی و کثرت حاج خانومجات!!!البته با اون بیت آخری بلاخره مشخص نیست مفتخوارانی چون خروس که بر خداوند توکل کرده اند و رضا به داده داده اند(و خداوند هم سفره یشان را تا توانسته پر برکت گردانیده!!!) مورد تحسین اند یا زن ذلیلانی چون عقاب که اندر خم یکیش هم سخت مانده اند.بهر حال گمانم اندکی به نعل زده اید و کمکی هم به میخ که نه سیخ بسوزد و نه کباب یا هم سیخ قدری بسوزد و هم کباب :VV:
    خدا قوت.کماکان طبع شعریتان عالیست :SS:

  4. پدر گفت:

    دوش با من گفت سلیمان کاردانی تیزهوش
    کز شما پنهان نشاید کرد راز این خروس(ش) :VV:
    گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
    سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش :gol:

  5. نوه ديگه حجي مراد گفت:

    خداقوت جناب استوار
    شعر بسیار لطیفی است . بوی گل و بلبل میدهد. میگم رودمعجن ما عجب خروس و عقابهایی دارد ما نمیدونستیم . اونهم در کنار چشمه حیتا
    بنظر من هم مفت خواری و توکل به خدا در خروس با هم جور در نمیاد .
    در ضمن منظور از بیت آخر را خوب نفهمیدم . میشه معنیش کنید.

  6. سلیمان استوار گفت:

    بنام خدا/درود بر استاد معزز جناب عبداللهی از اینکه این حقیر را مورد لطف و عنایت خود قرار داده اید از شما ممنونم . و اعتراف میکنم تا این دل نوشته ها شعر شود راه درازی در پیش است ولی امیدوارم با مساعدت شماعزیزان میسر گردد. و امید است با هل دادن شماها این ماشین قراضه گیرپاژ کرده روشن شود . امید را نباید از دست داد. برگ سبزی تقدیم شما باد : خداوندا نه دنیایم به کام است // نخوردم می که میگویند حرام است // جوان بودم ندادم یک پیامک // شدم پیر و دگر شارژم تمام است . :SS:

  7. سلیمان استوار گفت:

    بنام خدا/
    سرکار خانم نجمه عبداللهی
    درود بر شما خواهر محترمه از اینکه اظهار نظر فرمودید سپاسگزارم و همین نگاه نقادانه امثال شما باعث میشود مثل خروس مورد نظر حرف مفت نزنم . و اما اینکه سئوال فرمودید کدام یک از این دو پرنده که مصداق دو گونه مرد در زندگی امروز میباشند مورد نکوهش است . به نظر من هر دو تا مورد نکوهش میباشند خروس در اینجا مصداق مردهای عیاشی است که به علت داشتن موقعیت اجتماعی و اقتصادی و اطاعت از هواهای نفسانی علاوه بر زن رسمی تعدادی صیغه هم در اطراف خود دارد و عقاب از آن جهت مورد نکوهش است که از وظایف خودش که مدیریت صحیح میباشد کوتاهی کرده و تسلیم تجملات که معمولا زنان به آن دامن میزنند گردیده است و آنچنان عرصه بر او تنگ شده که میخواهد اوضاع را بر هم بزند و به احتمال زیاد منظورش طلاق دادن زن است .علیهذا اگر به وبلاگ شعر و شوخی استوار فدیهه سری بزنید شعر مورد نظر را بدون سانسور در آرشیو اردیبهشت ماه مشاهده خواهید کرد :gol:

  8. ناشناس گفت:

    نه خروسم نه عقاب
    آدمی تشنه به آب
    جگرم گشته کباب
    در پی قطره ی آب
    غرق در اضطراب
    همه آسایش من
    شده چون وهم و سراب
    نه حدیث مرد و زن
    و ذلالت و عتاب
    همه حرف من فقط
    ز نجاتست و صواب
    مهر چون آیینه ای
    در تو در گیر شود
    کوچه را طی کند و
    از تو سرریز شود
    قصه زور و عتاب
    و عقاب یا که غراب
    همه در قیر شود
    و بدین سان
    عشق در هجمه نور
    از تو لبریز شود

  9. سلیمان استوار گفت:

    بنام خدا / درود بر استاد علی نجفی چشم حسود کور نازکترین مو را از ماست میکشی و بلا فاصله علاوه بر سوراخ کردن بر روی آن مینویسی made in roodmagan و امیدوارم بدون عینک این تیز بینی لااقل تا سن ۱۲۰ سالگی ادامه داشته باشد. و اما همانطور که جنابعالی اظهار داشته اید قبول دارم هم به نعل زده ام هم به میخ اما قلبا از روش زندگی خروس و عقاب مورد نظر بیذارم ولی از حق نگذریم روش زندگی اکثر ما به خصوص سلیمان استوار فدیهه شبیه به زندگی عقاب که چه عرض کنم عین زندگی اوست به همین جهت بیشتر کاسه و کوزه ها را بر سر خروس شکسته ام و دلایلش را پشت درهای بسته عرض خواهم کرد. چند بیتی از یک مثنوی به زبان شیرین مادری به شما تقدیم میگردد. نبینوم هیچ مردی زن ذلیله // نه بی پول و نه بیمار و علیله // قبول داروم علی جان زن ذلیلوم // بری ای کار بیا گوش کو دلیلوم // بری پرهیز کنوم از جنگ و از خشم // زنوم هر چی بگه زوده مگوم چشم .

  10. سلیمان استوار گفت:

    بنام خدا
    درود بر پدر بزرگوار
    پدر بزرگوار از دلداری دادن شما هم سپاسگذارم.
    خفتگان را گر رسد دوران بیداری خوش است
    صحتی باشد اگر دنبال بیماری خوش است
    کی توانم تا دل خود را نگهداری کنم
    گر شود پیدا برای بنده دلداری خوش است
    پول کم گر چه بود حلال مشکلهای کم
    بودن پول فراوان در حساب جاری خوش است :SS:

  11. سلیمان استوار گفت:

    بنام خدا
    جناب نوه دیگه حجی مرار
    سلامی به بزرگی کوه های سر به فلک کشیده دربی برشما باد
    از اظهار نظر شما صمیمانه تشکر میکنم. حضور شما عرض کنم آقا خروس مورد نظر ما مصداق افراد معدودی در جامعه میباشند این آقا خروس مدعی است چون به خدا توکل دارد خداوند در رزق و روزیش گشایش قرار داده و میتواند چندین همسر اختیار نماید ولی ادعای اینجانب در بیت آخر این است :این موقعیت که برای آقا خروس به وجود آمده به علت کار و تلاش و توکل نبوده بلکه عدم آگاهی مردم باعث شده تا وی در جایگاهی قرار بگیرد که از امکانات بیشتر به صورت نا حق استفاده نماید و تا جامعه به آن حد از آگاهی نرسد که هیچکس نتواند بیش از سعی و تلاشش از امکانات موجود استفاده نماید قطعا افراد زیاده خواهی پیدا خواهند شد که خیلی بیش از حق خود در تمام زمینه ها تصرف کنند. از شما دعوت میشود که به وبلاگ شعر و شوخی استوار فدیهه تشریف بیاورید قطعا گل لبخند را بر روی لبان شما خواهم گذاشت :SS: :gol:

  12. سلیمان استوار گفت:

    بنام خدا
    سرور گرامی(ناشناس)
    چون فردی کم سواد هستم بالاترین رقم ریاضی که به گوشم خورده یعنی سه هزار میلیارد درود برای شعر زیبایتان نثارتان می کنم.
    قصه ای گفتم من از بهر ثواب
    زان نه منظورم خروس و نه عقاب
    لعن و نفرینها به مرد بوالهوس
    آنکه ذارد اشتهایی چون مگس
    دل بود پر خون ز مرد زن ذلیل
    پیش زن خم گشته مانند علیل
    راه من زین مردمان باشد جدا
    از خدا خواهم نبینم این دو را :SS: :SS: :gol:

  13. سلام بر استواری عزیز؛واقعا باید احسنت گفت به این طبع شعر شما؛خسته نباشید؛

  14. علیرضا امیری گفت:

    باسلام وعرضا ادب خدمت ‍پسرعمه گرامی .
    خیلی خوشحال شدم که جنابعال پس ازحرفه نظامی به ادبیات وشعرعلاقه مند شدید
    اونهم به طور حرفه ای. بسیار عالی است .لطفا از عکسهای طبیعت رودمعجن داخل سایت بزارید.
    چند عکس هم ازطبیعت بهری فدیهه دارم آدرس ایمیل رابفرستید تا ارسال کنم.
    علیرضا امیری

  15. علیرضا امیری گفت:

    آقا با سلام مجدد وعذزخواهی ازاینکه سایت شما مملو از عکسهای زیبای رودمعجن هست ومن کمی عجله کردم ودرخواست عکس کردم .
    با آرزوی سلامتی شما وخانواده محترم
    علیرضا امیری

  16. @علیرضا امیری
    سلام پسر دایی از اظهار لطف شما متشکرم :gol:

  17. سلام شما میتوانید از وبلاگ خودم بنام شعر و شوخی استوار فدیهه هم استفاده کنید :gol:

  18. مهدی گفت:

    احسند جناب سلیمان خدا پشت وپناهتون.