محمد امیدوار 4782 روز پیش
بازدید 435 ۱۶ دیدگاه

حسن خداشناس

از نسل قدیم یکی پس از دیگری می روند…
و اینک تیغ اجل و دست تقدیر، حسن خداشناس…

چهره ای آشنا و مردی الهی که با اسم با مسمایش در تار و پود وجود همه ی رودمعجنی ها نقش بسته بود، او که سیمای واقعی فعالیت و تلاش بود و تا آخرین لحظه حیاتش پوتین صحرایی خود را همچنان به پای داشت از میان ما رفت.

فقدان این عزیز از دست رفته را به خانواده خداشناس و  دیگر وابستگان تسلیت گفته و برای روح پاکش علو درجات از درگاه ایزد منان مسئلت داریم.

تصویر زیر حدودا یکسال پیش در چنین روزهایی سربرگ سایت حیتا بود.
تاریخ عکس : نوروز ۸۹

 

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. جگر گوشه گفت:

    خدایش بیامرزد. حقا که لقبش برازنده اش بود مردی که خداشناسی را در ظاهر و باطن خویش اندازه داشت . مصیبت وارده را به بازماندگانش تسلیت عرض مینماییم.

  2. دیشدوو گفت:

    خداشناس
    خداشناس بود خدایش بیامرزد
    سالهای سال بعنوان عضو شورای اسلامی زحمات زیادی را برای روستا کشید
    از امسال عید خانه عمه مریممان بدون دائی حسن صفائی ندارد

  3. @دیشدوو
    نمیدونستم از بستگان شما هم هست.
    دوباره تسلیت میگم بهت. پدرم خیلی متاثر شد وقتی شنید، متن بالا رو هم اون نوشت براش.

  4. ناشناس گفت:

    گلچین روزگار عجب با سلیقه است با خود می برد آن که را که به دنیا نمونه است

    اصلا باورم نمیشه . خیلی غیر منتظره بود . آخر چرا اون که هنوز خیلی سرحال و سرزنده بود . هنوز زمیگیر نشده بود .
    خداوند رحمتش کند . خیلی مرد نازنین و دوست داشتنی بود. بسیار با ایمان و واقعا خداشناس بود. اخلاق بسیار نیکو داشت . شوخ طبع بود و همیشه لبخند بر لب داشت.
    به سبب کارهای مشارکتی با پدر در دهنو همیشه سوار بر چهارپایش مثل همین عکس به در خانه مان می آمد و می گفت حجیه اسبابا ر بدین کی برفتم . خاطرات دهنو با ایشان هیچگاه از ذهنم پاک نخواهد شد.

  5. چغازنبیل گفت:

    گرگ اجل یکا یک ازین گله میبرد این گله را ببین که چه اسوده میچرد همین بیست روز پیش بود این مرد خدا که به حق خداشناس بود سوار بر الاغش به دشت تهرود میرفت ومن اورا ملاقات کردم که با اخلاص ز الاغ پایین امد وهرچه اصرار وخواهش کردم که پیاده نشود نپذیرفت وچاق سلامتی کردیم وسرحال بود ورفت خدایش رحمت کند .

  6. خداوند رحمتشون کنه.من باهاشون برخورد داشتم و ادم بسیار نازنینی بود .

  7. گمنام گفت:

    خدارحمتش کنه واقعامردخدا بود

  8. من این خدا بیامرز رو نمیشناسم ولی خدا رحمتشون کنه

  9. ناشناس گفت:

    خدارحمتش کند خدابیامرزهمیشه مراعموجان می گفت مردنازنین وزحمتکشی بود باورش واقعا سخت است

  10. tabestan گفت:

    درگذشت پدری مهربان مرحوم حاجی حسن خداشناس رابه خانواده محترم وبستگان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم حقاکه مردمهربان وزحمتکشی بودمن خاطرات زیادی ازآن مرحوم به یاددارم خداوند روحش راقرین رحمت فرماید

  11. پاییزان گفت:

    منم درگذشت این مرحوم رو تسلیت میگم . با اینکه از آشنایان خانواده هستند اما من ایشون رو نمیشناختم اما بزرگان خانواده خیلی ناراحت شدند و کلی از خوبیهای ایشون تعریف کردند.. خداوند رحتمشون کنه. به جناب دیشدوو هم تسلیت میگم

  12. نوه حجی مراد گفت:

    افسوس که برگ برنده مسجد امام از دست رفت دیگر رودمعجن مثل او نخواهد دید مردی که در اعتقاداتش لحظه ای عقب ننشست و تا اخر پا به پای شهدا حرکت کرد این رو از اعمال و گفتارش می شد فهمید خداوند روحش را با روح شهدا محشور نماید آمین

  13. ياس گفت:

    من که ایشون رو نمیشناسم ولی خداوند رحمت کند. پدرم از مرگ ایشون خیلی متاثر شدن.

  14. زمستان گفت:

    چی بگه ادم جز اینکه خدا رحمتش کنه.یکهو میگن فلانی مرد.به همین راحتی.ناگهان بانگی برامد خواجه مرد و ما هنوز داریم به زندگی ادامه میدیم به همین راحتی ومرگ هم که کماکان مال همسایه است.
    خدا رحمت کنه این مرد بزرگ نازنین رو.به دیشدوو هم تسلیت میگم.خداوند به همه ی بازماندگانش صبر بده

  15. هرچند ایشونو نمیشناختم اما وظیفه خودم میدونم که فقدان این عزیز رو به خانواده گرامیشون، بستگان و شما حیتاییان محترم تسلیت بگم. خداوند بیامرزدشون.