همیشه با سختترین کارها پول در میآورد. میگفت:«پول حلال از کَدّ یمین و عرق جبین میآید». از آن پول خرج فقرا میکرد. به ده که میرفتیم اجبارم میکرد که امشب بعد از نماز باید برویم روی سومبا. منظورش خانه فقیرهای روی سومبا بود. برایشان از شهر قند و چایی و روغن میخرید. من ۱۵ ساله از رفتن به خانه تنگ و تاریک و دود زده پیر مردهای مچاله شده و پیرزنهای علیل و بیمار خوشم نمیآمد. میتوانستم بگویم نمیآیم چون فوق العاده مهربان بود اما بی اختیار به دنبالش راه میافتادم. خیلی تحت نفوذش معنویاش بودم. نگاهش مثل طنابی دست و پایم را میبست و دنبال خود میکشید. بعضی وقتها از این کارهایش خسته میشدم. آن شش سال استاد حقیقی و معمار روح نوجوانیام بود. جوانی در هیأت پیری، وقتی صفات پیر جوان و نورانی رساله عقل سرخ سهروردی را میخوانم او را میبینم.
خیلی جسور بود. توی هر کاری سرک میکشید و سر در میآورد رادیو سازی، یخچال سازی، برق کشی، و… مدتی با هم حوض سیمانی میساختیم. همسایهای داشتیم به نام احمد آقا، حوض ساز بود. با احمد آقا قرار داد بسته بود مصالح از او ساختن حوض از ما و هر حوضی ۴۵ تومان سهم ما. و چه با ظرافت میساخت. مدتی هم که مدارس در زمان انقلاب تعطیل شد رفتیم به ده و شروع کرد به قالیبافی. میخواست نقشههای متفاوتی ابداع کند. یک قالی بافتیم که کاروانی شتر در حرکتند از کنار آبگیری که یک مرغابی در آن شنا می کند. قالی هنوز هست. اندازۀ اشیاء خنده دار است. مرغابی توی آبگیر مثل تخم مرغ توی فنجان است. یک گل لاله کنار نهر در آمده که از مرغابی و برکه بزرگتر است. پدرم آن قالی را از ما خرید. هنوز در خانه پدره هست.
هر کتابی و هر نظری را میخواند. کتابها و بیانیههای همه گروههای سیاسی را میخواند، نافلهاش ترک نمیشد. خیلی هم اهل بحث و جدل سیاسی بود. یک وقتی کسانی شایع کرده بودند که وابسته به گروهک مجاهدین خلق است و اعدامش کردهاند. درست همان زمانی که رفت به آبادان و در عملیات شکست حصر آبادن شرکت داشت. پدرش نگران و سراسیمه آمد به شهر. گفتم بیست روزی است که رفته به جبهه. پدر باورش نمیشد. پسرش را در لباس از دین برگشتگان تصور میکرد؛ وقتی شنید در جبهه است گریه کرد. پیشانی بر زمین گذاشت و شکر کرد
سلام آقای دکتر باز هم مثل همیشه خاطرات خوب و خواندنی است.من کمتربه حیتا سر میزنم اما وقتی خاطرات شما دوست گرامی را میبینم با دقت میخوانم و خوشحال میشوم.در این ایام شعبانیه خداوند همه اموات شما و آن شهید عزیز را بیامرزد .ممنون :gol: :gol: