غصه بسیار و اندکی شادی
از زیادی خوردن نیمرو
لیک دادی مرا یکی دشمن
نشود لحظه ای جدا از من
غیر از او از کسی نمیترسم
بدترین دشمنم بود نفسم
ای خداوند خالق قدرت
نظرات کاربران
با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.
با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.
سلام آقای استوار احسن احسن خیلی عالی بود.واقعا طبع و قریحه شاعری و هنرمندی شما حرف نداره. انشاا… موفق باشین
بنام خدا/ درود بر جناب پور حسن.
از لطف شما سپاسگزارم و امیدوارم در کنار دوستان عمر گرانمایه را هدر نکنیم
مرسی!!!
شعر کاملا در سبک سلیمانی بود.
بیشتر شبیه رجزخوانی های قبل جنگ بود، مخصوصا اینکه تصویر آخری هم تکمیلش میکرد.
ای فدای تو جسم و هم جانم
جای پایت به روی چشمانم
پول یارانه از برای تو
هر چه دارم همه فدای تو :Y: نسخه جدید موسی و شبان بود؟!
خسته نباشید، که اول صبح لبخندی بر لب ما نشاندید،
بنام خدا / درود بر فرمانده کل قوا و ناخدای کشتی حیتا آن نور دو چشم ما آنکه نخوابیده و بود بیدار و ما هم مشتاقیم به دیدار یعنی سلطان محمد امیدوار.
برادر بزرگوار جناب امیدوار این اشعار دری وری کجا و اشعار مولانا کجا در هر حال چند بیتی هم از گفتگوی پنهانی خود با خدا را به شما تقدیم می کنم
هر چه دارم همه فدای تو
پول یارانه از برای تو
هر چه خواهی تو را دهم ماساژ
و بیا تا رویم به آن پاساژ
می خرم از برای تو شلوار
بر سرت دم به دم زنم سشوار
بهر چشمانت عینک دودی
از برای رضا و خوشنودی
ای خدای خالق همه چیز
چیزهای درشت و خیلی ریز
از لطف شما برادر بزرگوار ممنون و متشکرم
جناب استوار شعرتون مثل همیشه جالب بود ولی من متوجه نشدم در وصف خدا سروده بودین؟ یا در وصف خودتون و شرح روز و حالتون؟ و تصویر مربوط به کدوم بخش شعرتون می شه؟ متشکرم
بنام خدا/ درود بر خواهر خوبم سرکار خانم احمد پور.
همانطور که قطعا از من بهتر می دانید و در قرآن کریم هم آیه ای به این مضمون داریم نعمتهای خداوند به قدری زیاد است که ما قادر به شمارش آن نیستیم در اینجا من خواسته ام با زبان ساده یک روستا زاده کم سواد مثل خودم و با زبان طنز تعدادی از نعمتهای خداوند را بشمارم و از خدا تشکر کنم.
و اما در خصوص تصویر این یک تصویر خیالی است همچنانکه دو تا برادر زن هم خیالی است. لذا پس از انتقاد شما و برای اینکه عکس با شعر ارتباط بیشتری داشته باشد چند بیت پایانی را حذف و ابیات دیگری جایگزین کردم که متاسفانه در هفته قبل که دو روز سایت حیتا دچار مشکل شد مجدادا همان اشعار اولی درج گردیده است. و دیگر نمیتوان ویرایش نمود.
از جمله
لیک دادی مرا یکی دشمن
نشود لحظه ای جدا از من
غیر از او از کسی نمی ترسم
بدترین دشمنم بود نفسم
ای خداوند خالق قدرت
چه شود گر به من دهی جرات
تا که با نفس خود کنم پیکار
و بر این کار خود مرا اصرار
در هر حال از انتقاد شما ممنون و سپاسگزارم و برایتان سعادت و خوشبختی آرزومند
با سلام به شاعر حیتا که همیشه خنده بر لب ما میارین واقعا شعرتون جالب بود و حتی اگه فقط یه سر اومده باشم حیتا و بخوام سریع خارج شم با دیدن مطلب شما ناخداگاه ترغیب میشم که حتما مطلبتونو بخونم هر چند که عجله داشته باشم این شعرتونم از اون شعرا بود ؟؟؟ :H: خونتون واسه برادرزناتون هلال کردین.ممنون :SS: :SS: :SS: :gol:
بنام خدا/ درود بر خواهر خوبم سرکار خانم ترنم مقدم.
نمی دانم برادر خانم مرا می شناسید یا خیر وی (حسین عظیمی) انسانی شزیف و بسیار دوست داشنیت و ما سالهاست در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داریم زیرا خوشبختانه وارث میراث مادی زیادی نشدیم که در زمان تقسیم دچار اختلاف شویم. و این ابیات زبان کسانی است که متاسفانه با برادر زن خود مثل کارد و خیار هستند و مثل بعضی اصولگرایان با جناب روحانی.!!!! از شما ممنون و سپاسگزارم و برایتان بهترینها را آرزومندم
با سلام و درود بر جناب استوار عزیز خداقوت .شعرتان جالب بود ،شما که از داشتن برادر زن این نعمت الهی محرومید این آخرش چی بود؟
بنام خدا/ درود بر ناشناس عزیز.
نقد شیرینت چو نقلی پیش ماس
گر چه نام خود نهادی ناشناس
شما به خوبی میدانید بیشتر دعواهای برادر زنها با شوهر خواهر یا به خاطر عدم رعایت عدالت از طرف خوش و خسور است یا به خاطر میراث که خوشبختانه من نه بی عدالتی دیده ام و نه میراث لذا به طبع این دعوایی هم نداریم . و این دو برادر زن زبان حال خیلی ها میتواند باشد که قطعا هم هست و در حومه شهر بایگ تا کنون سه تا قتل فجیع داشته ایم که متاسفانه هر سه مورد به دست برادر زنها انجام گردیده. هر چند که من خودم هم یک برادر زن هستم.
از شما ممنون و سپاسگزارم
درود بر سرکار استوار با اشعار همیشه زیبایتان. در تعجب ضربه وارده بر گربه بودم و بعید می دانستم که با کف گرگی وارده از ناحیه موش چنان شده باشد چون دست موش بسیار کوچک تر از آن است . پس به گمان باید ضربه زیدانی به چشم گربه وارد کرده باشد که سطح مقطع چنانی ایجاد کرده . ما را از ابهام خارج کنید .
بنام خدا/ درود بر سرور گرامی خودم جناب عبدالهی عزیز.
همیشه وقت قرار نسیت آنهایی که به ظاهر قویترند بزنند و ضعیف ترها هم بخورند و این معادلات تغییر کرده همچنانکه هفت سال پیش در چنین روزهایی حزب الله به ظاهر کوچک لبنان آنچنان مشتی بر اسرائیل زد که آثارش سالیان سال باقی خواهد ماند.
…..و امید است ما هم با نفس اماره اینگونه بر خورد کنیم ان شاالله
و امیدوارم بیشتر شما را در سایت حیتا زیارت کنیم قبل از آنکه غیبت صغری به کبری مبدل گردد.
سلام و درود بر شما .
مثل همیشه و طبق انتظاری که ازتون داریم عالی بود :gol:
@پروین مدرسی
بنام خدا/ درود خواهر خوبم سرکار خانم پروین مدرسی.
از لطف و عنایت شما ممنونم و امیدوارم با انرژی مثبتی که از همولایتیهای عزیز میگیرم بیشتر در خدمتشان باشم.
به خانواده محترم و به حاج محمد عزیز اما بی وفای ما هم سلام برسانید :SS: :gol:
سلام دوست عزیز
به دنبال رباعی
در کار جهان هاج و واجیم هنوز
مشغول به درد لاعلاجیم هنوز
یاران همه از ماه عسل بر گشتند
ما در پی وام ازدواجیم هنوز
که برای آقای نیکوعقیده نوشته بودید سراغتان آمدم. وبلاگ خوبی دارید. سر فرصت بر میگردم تا اشعار طنزتان را بخوانم از طنازیهای خود برایتان بنویسم.
@دلیر
بنام خدا
درود بر شما از نظر لطفتان ممنون و سپاسگزارم. و خوشحال میشوم از شما دوست خوبم در وبلاگ شعر و شوخی استوار فدیهه پذیرایی کنم. :gol:
بنام خدای زیبائیها
استاد گرام جناب استوارفدیهه
این شعر که از نعمات خداوند ندا میدهد بسیار دل انگیز وزیباست اما با توجه به مرامِ خوب جناب عالی که ضمنِ استادی درکار، انتقاد پذیر هم هستید،اجازه دهیددوستانه (نه از دیدِ انتقاد) نکاتی را خدمتان عرض کنم ،زبانِ طنز در ادبیات ،نقاشی،کاریکاتورو…..بسیارکارساز ودلنشین است ومخاطب رابهتر جذب کرده واز این راه اندیشه ها بهتر به دیگران منتقل میشود اما باید در حریمِ طنزبه سبب ثباتِ شعری، رعایتِ واژه ها در نظر گرفته شود حتی اگر بصورت مجاز از یک سری اسطوره یا قیاس استفاده شود.باتوجه به آنچه عرض شد در این شعرجائیکه فرموده اید “همسرم را چودر بغل گیرم **همچو خر کیف زین عمل گیرم”اینجا ،درست است که شوخیِ شعریست اما این لفظ نا خودآگاه به کلِ شعر ومحتوای آن لطمه میزند وفضای شعر عوض میشود.به نظر حقیر اگر بدین شکل اصلاح شود بهتر است ” همسرم را چودر بغل گیرم**از لبش شهدِ چون عسل گیرم..ِیا(راحتِ جان ، زین عمل گیرم)
ممنون خدا نگهدارتان
کوچک شما – محزونی نامقی**۳۱شهریور ۹۲مشهد مقدس
بنام خدا
سلام
بسیار از شما برادر بزرگوار ممنون و سپاسگزارم. و با پیروی از سخن گهر بار مولایمان که فرمودنده اند : هر کس که به من جمله ای آموزد مرا یک عمر بنده خود ساخته است. خود را مدیون حضرت عالی میدانم و آن بیت را هر چند در حیتا نمی توان اما در وبلاگم اصلاح خواهم کرد. با سپاس فراوان
مُنیرِ مهر)
بنام حضرت باریتعالی ضیایِ جان ،تسلی بخشِ دلها
جناب استوار ،استادِ بنده دلت شاد ولبانت غرقِ خنده
بسی خرسندگشتم ازپیامت محبت موج دارد در کلامت
بلی ،ای آشنایِ شهرِ دلها محبت نور عشق است بهرِِدلها
شماباکوله باری از محبت رهائی در دیاِر عشق و ألفت
منیرِ مهر باشد در بیانت که حاکی هست زقلبِ مهربانت
بلی،ما جمله درقیدوقیاسیم همه شاگرد ِاین” دنیا کلاسیم”
چه زیبامیشودگربادل وجان بخوانیم شرحِ عشق ودرسِ ایمان
فراگیریم علو مِ دلبری را ببینیم جلوه ی حور وپری را
و اینک ای سلیمانِ وفادار خدا باشد ترا یار و نگهدار
ببخشیدارکه محزونی فزون گفت
سخن از اختیارِ خود برون گفت
ای خداوند خالق جدول…بنده راآفریده ای ای ول
ای خدایی که خالق شکری…بنده را افریده ای ی وری