به روایت دوربین

مشتبا گفت:

خیلی جالب بود سه تا عکس بالایی مربوط میشه به منطقه بسیار استراتژیک زندگانی که کم کم داره دست غریبه ها می افته.برج قبلی ماهم گورهی رفتیم به این منطقه خیلی عالی بود. خداقوت. :gol:

سید جواد محزونی نامقی گفت:

باسلام
تصاویر زیبائیست – ۱و۲ باکمی جابجائیِ عکاس یکیست وشماره۳ درهمان حوالی از دوردست گرفته شده
با این حال تصاویر طلائی گندمزار بسیار سخن دارد وآدم را برآن میدارد که برای این نعمت بزرگ الهی شکر گزار باشدواینجانب با یادی زحافظ شیراز ،الهام گرفته وچند بیتی تقدیمتان میکنم انشاا…مورد قبول افتد.
“یاری اندر کس نمیبینم یاران راچه شد”
همدلیها کی سرآمد،هم قطاران راچه شد
آبها خشکید وسرما زد درو دشت ودمن
آبِ رود وچشمه ساروجویباران راچه شد
عطر وبوی ِ پونه وسیرو پیاز ِ کوهسار
رنگِ ریواس و صفایِ کوهساران راچه شد
نغمهِ کبک وصدایِ سار وصوتِ عندلیب
جلوه ی ِباغ ونمودِ چشمه ساران راچه شد
آسمانهارا چه پیش آمد، خدا را رحمتی
ابرهادرقهرِدوران ،برف وباران راچه شد
کشتِ گندم بودوداس وزوروبازویِ قوی
جمله درهمگشته جانا،رادمردان راچه شد
خرمن انبوه وبُردی گِردِهَرخِرمَن روان
بُردی وتختِ روانش درخم ِدوران چه شد
در جدایِ کاه ودانه چارشاخی بود وبس
چارشاخ ودشت وخرمن ای عزیزِجان چه شد
بیختَن بود والَک ، باتَلم و با کاه و کجَر
ریسمان وخرکش واَنبیزو انبان را چه شد
آسیا بود وتنور و بهترین نانِ فطیر
چرخش سنگ وندایِ آسیابان را چه شد
آه، محزونی کنون در عصرِماشین ومجاز
“از که میپرسی که دورِروزگاران راچه شد”
سپاسگزارم
کامروا وهمیشه عاشق باشید.

لقمان گفت:

کلته نانوا خانه کلته عظیمی :U: