بهایئان نامق و عالم رودمهجنی در عصر ناصرالدین شاه
این نسک در یکصد و پانزده سال پیش نوشته شده است. سال ۱۳۱۴ قمری برابر با ۱۸۹۷ میلادی و ۱۲۷۶ شمسی یک سال پس از کشته شدن ناصرالدین شاه (۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵شمسی) در روستای نامق، بهایئان میزیستهاند. این نَسک نشان از واکنش علمای شیعه روستاهای نامق، حصار و رودمهجن به زیست پیروان این دین نوظهور در روستای نامق است. آنچه برای رودمهجنیها در این نسک، نگریستنی است نام رودمهجن است که همچون بیشترینۀ اسناد روزگار قاجار به شکل «رودمهجن» (با هاء هَوَّز) آمده است. دیگر آنکه آخوند ملاحسنعلی رودمهجنی از دانشوران برجستۀ (عُمدَهُ الفُضلاء) منطقه در آن روزگار بوده است. میدانیم از تبار او امروز کیان باقیمانده اند؟
از دوست گرامی آقای نجفی که دست اندر کار تاریخ مشروطهاند خواهش میکنم رنج بازنوشتن نامه را بکشند و دوستان را از درونمایۀ آن آگاه کنند.
متن نامه
مخفی و مستور نماند که از قرار تحقیق در قریه نامق،طایفه ضاله مضلۀ متحد شدۀ فاسد العقیدۀ بابیه خذلهم الله آشکار شده اند.این طایفه خبیثه باقاویل کاذبه در سدد(کذا! صدد) اضلال مردم و عوام الناس و مستضعفین بر آمده اند ودر اضمحلال دین مبین و شریعت مطهره حضرت خاتم النبیین صلواه الله علیه و آله اجمعین نهایت جد و جهد و سعی دارند و بر کافۀ ذوی الابصار بضرورت دین، قباحت و شناعت کلمات مُضلات این طایفۀ ملعونۀ کالشمس فی رائعه النهار ظاهر و باهر است. لهذا کافۀ اهالی از مومنین و ساکنین آن محل مرقوم نموده که عالیجاه مجدت همراه آقا مصطفی قلی بیگ نایب فوج که اطلاع کامل دارند از حمایت اهل آن محل بتصدیق جنابان مستطابان عمده الفضلا(ابد المآب؟) آخوند ملا حسینعلی رودمهجنی و مروج الشریعه آخوند ملا علی القهار حصاری و ناصر المله آخوند ملا محمد هادی و آقا سید کاظم نامقی حسب التکلیف الشرعی این قوم را که بر خلاف طریقۀ حقه مشی و رفتار نموده از خلطه و آمیزش و تزویج و نکاح و ذهاب و ایاب به محافل و مجالس و حمام مسلمانان غایت ممانعت و امتناع نمایند و بر اهالی و علما و سادات و مومنین آن محل واجب و لازم است که کمال همراهی وتقویت را مرعی دارند و مخالفت را سزاوارو جایز نشمارندو سرمایۀ اجر اخروی و وصول به درجات عالیه ابدی دانند. و بالاتفاق اسماء اشخاص منحرفه خبیثه را قلمی داشته ارسال دارند تا بمیزان شرع مطاع حکم صادر شود. تحریراً بتاریخ شهر ربیع المولود ۱۳۱۴ [قمری] مطابق(احتمالا ماه و سال رومی)
جناب آقای دکتر فتوحی سلام . پس از مدتها انتظار چشممان به حضور شما در حیتا روشن . مثل همیشه با دست پر امدید و گنجی دیگر از میراث گذشتگانمان رارو کردید.
امید است جناب نجفی درخواست شما را اجابت ،و محتوی نامه را مکشوف نمایند . بسیار مشتاقم که بدانم واکنش علمای نسلهای پیشین ما به ظهور و حضور بهائیان چگونه بوده است.
بی شک حضور پررنگتر شما در حیتا مایه دلگرمی اعضا و سبب غنای بیشتر محتوی آن خواهد بود.سلامتی وسعادت برای شما و خانواده محترم آرزومندم.
جناب مدرسی
دوست گرامی تصدقتان گردم، این سند مدت چهار پنج ماه در انتظار انتشار بود!!! بنده هم زبان در کام کشیده، ناظر نشرات عزیزان بودم.
درود بر جناب فتوحی.(سایه تان بسی سنگین شده بود)
مطلب شما منو یاد اوایل انقلاب انداخت که ما بچه بودیم و خاطرات کم رنگی از این قضیه هنوز با من است که یادمه در گیرو دار انقلاب که همراه بزرگتر ها میرفتیم تظاهرات بر علیه بابی ها(اون موقع بین مردم به بابی ها معروف بودند)و ما بجه بودیم و این چیزها رو درک نمیکردیم فقط میدونستیم که حصاریها بابی اند و میگفتند بابی ها نجس اند و بابی ها نماز نمیخونن حموم نمیرن و خیلی چیزها که خاطرم نیست اکنون . و تظاهراتی شلوغ بر پا میشد و همه از کوچیک و بزرگ میامدند از جلوی مسجد جامع تا ورودی روستا شعار مرگ بر بابیا تکرار میشد. البته با عرض پوزش از دوستان حصاری قصد جسارتی نبود.
نبیرۀ عموی عزیز
سایه سبک ترین و مهار ناپذیرترین موجود رونده است باورکنید که چند ماه منتظر نشر این سند بودم.
(نبیرۀ عمو گفتمتان به اعتبار این که مرحوم رضا پدر بزرگ شما برادر جوانمرگ حاجی شیخ عیلامی جد مادری بنده بوده است. نک. زندگی نامه حاجی شیخ عیلامی در حیطا)
سلام و خسته نباشید آقای فتوحی. این قضیه برای من جالب بود و امیدوارم آقای نجفی ما رو از محتوای نوشته با خبر کنند
قربان شما
جناب نجفی و امیدوار زحمتش را کشیدند و نهایی شد.
بنام خدا/سلام….. و درودی به تعداد مسلمانان نه بهائیها بر جناب دکتر فتوحی عزیز بابا ایول زدید تو خال سیاه من جناب دکتر سال ۱۳۷۰ منزلم را ساخنه ام هر چی گشتم نتونستم سندش را پیدا کنم شما سند ۱۱۵ ساله دارید.!!! خدا قوت دست مریزاد منتظر حجینی نمودن این سند ارزشمند از طرف جناب نجفی هستیم :SS: :SS: :gol:
حضرت سلیمان خان
از شعرهاتان لذت می برم
وامگیر از ما بیان آن سخن
ما محبانیم ای یار کهن
سلام و درود بر جناب دکتر فتوحی – دلمان برایتان و نوشته هایتان سخت تنگ شده بود.
بسیار سند جالب و قابل تاملی است. و احسنت بر شما که چنین اسنادی را نمیدانم از کجا یافت می کنید. من حتی فکرش را هم نمیکنم که چنین اسناد و نامه هایی وجود و یا باقی مانده باشد. این برای نشان دادن تاریخ و هویت خودمان و نیز برای اثبات فرضیه رودمهجن شما که بنظرم اکنون و با این همه اسناد از فرضیه بودن بدرآمده و به قطعی بودن رسیده، بسیار مفید و موثر است.
بنده نیز سخت مشتاق مکشوفه شدن این نامه هستم.
خداقوت نوه عموی گرامی
نوه عموم جان
قربانتان شوم. سند مکشوف شد به همت دوستان.
راست می گویی بعد از کشف دهها سند از دویست سال پیش دیگر مسلم شده که ما «رودمهجنی» هستم و نه رودمعجنی. با عین غلاظ و شداد عربی. من هم مثل مجتبای عزیز می روم ادارۀ سجلات، تا «ع» نام محلی در شناسنامه ام را به هـ تغییر دهم. در این سالها در بلاد فرنگ غلظت تلفظ ع و کتابت آن با علائم بی نشان مرا سخت آزرده است. باید بروم Rudma’jan را تبدیل کنم به Rudmahjani
عرض خسته نباشید به آقای دکتر. چندی حضورتان کمرنگ بود که با این مطلب بسیار خوشحال شدیم.
از حضور بهائیان در نامق هیچ نشنیده بودم و بسیار جالب بود این سند . بعض قسمت ها رو نتونستم بخونم هر کس توانست رمزگشایی کند ما را هم یاری کند .
از خدا پنهان نیست از دیگر دوستان هم پنهان نباشد چند گاهی است اعتماد به نفس خودمان را از دست داده ایم . علتش هم این است که چرا اجدادمان پسوند ما را به درستی ثبت نکرده اند و در شناسنامه و کارت ملی نام رودمعجنی راگذاشته اند . به علت مراجعات مکرر به اداره ثبت احوال محل جهت تعویض پسوند از رودمعجنی به رودمهجنی در آخرین مرتبه مسئول مربوطه اینطور مرا مورد عنایت قرار دادند که :اگر یک بار دیگه اینطرفا پیدات بشه میدم کلا پسوندت رو حذف کنن ها .
شوخی ما را ببخشید و ان شاء الله همیشه سلامت باشید .
مجتبا جان
سند بازنویسی شد.
امیدوارم بعد از کشف دهها سند از دورۀ قاجار حالا اعتماد به نفس پیدا کنید که «رودمهجنی» هستید و نه رودمعجنی. من هم مثل شما می روم ادارۀ سجلات، تا «ع» نام محلی در شناسنامه ام را به هـ تغییر دهم.
با سلام و تشکر از جناب دکتر فتوحی به خاطر قرار دادن این سند خواندنی و با عرض پوزش به خاطر تاخیری که در انجام مسئولیت محوله صورت گرفت. به خاطر دسترسی نداشتن به این شبکه ی جهانی سه چهار روز بود سری به حیتا نزده بودم تا جایی که یکی از دوستان پیامکی به من خبر داد که همچین سندی در حیتا گذاشته شده است.البته خدمت دکتر فتوحی عزیز عرض کنم که من فی الحال دست بالا ،جزء علاقمندان تاریخ مشروطه ام و تا دست اندرکار شدن راه درازی پیش روست.
اما در باب نامه. حاصل تلاش من برای خواندن متن نامه متن زیر است.همانطور که میبینید بعضی از کلمات را نتوانسته ام بخوانم و بعضی از کلمات را هم حدس زده ام که احتمال اشتباهشان هست.برای تکمیل متن بقیه ی دوستان هم همکاری کنند و هرجایی را که میتوانند تکمیل و تصحیح نمایند.
مخفی و مستور نماندکه از قرار تحقیق در قریه نامق،طایفه ضاله مضله(……….)فاسد العقیده بابیه خذلهم الله آشکار شده اند.این طایفه خبیثه(……….)در سدد(سدد قطعا باید با ص نوشته شود یا این کلمه صدد نیست یا اشتباه املائی رخ داده است که با توجه به مهارت محررین اینگونه نامه ها بعید به نظر می رسد) اضلال مردم و عوام الناس و مستضعفین بر آمده اند ودر اظمحلال دین مبین و شریعت مطهره حضرت خاتم النبیین صلواه الله علیه وآله اجمعین نهایت جد و جهد و سعی دارند و برکافه(……)بضرورت(این کلمه حدسی است)دین قباحت و شناعت کلمات مظلات این طایفه ملعونه کاشمس فی(…..)النهار ظاهر و باهر است.لهذا کافه اهالی از مومنین و ساکنین(…….)مرقوم نموده که عالیجاه مجدت(…..)مصطفی(……)که اطلاع کامل دارند از (……..)بتصدیق جنابان مستطابان عمده الفضلا(…)اخوند ملا حسینعلی رودمهجنی و مروج الشریعه آخوند ملا علی(…)حصاری و ناصر المله آخوند ملا محمد هادی و سید کاظم نامقی حسب التکلیف الشرعی این قوم را که بر خلاف طریقه حقه مشی و رفتار نموده از خلط(خلطه) و آمیزش و تزویج و نکاح و ایاب و ذهاب(این دو کلمه حدسی است)بمحافل و مجالس و حمام مسلمانان(….)ممانعت وامتناع نمایند و بر اهالی و علما وسادات(این کلمه حدسی است)و مومنین(…)واجب و لازم است که کمال همراهی و(….)را (…)دارند و مخالفت را سزاوار(……)و سرمایه اجر اخروی و وصول به درجات عالیه ابدی دانند. و باالاتفاق اسماء اشخاص منحرفه خبیثه را قلمی داشته ارسال (این کلمه حدسی است)دارند تا بمیزان شرعمطاع(شرع مطاع)حکم صادر شود.تحریر فی تاریخ شهر ربیع الاول(حدساً)۱۳۱۴ مطابق(احتمالا ماه مغولی نوشته شده است)
توشیح حاشیه سمت راست نامه:
بدیهی است حافظ و حارس قانون مقدس اسلام فقط عمل بهمان قانون است فعلاً هم آقایان اهل علم حصار و نامق موافق همان دستوریکه عین دستور مقدس اسلام است رفتار و سایر مسلمین را هم وادار نمایند و اگر حکومت بر ضد این دستور امر نماید مخالف جمیع قوانین و(…)و کاشف از عدم دیانت است.
توشیح بالا ی نامه جز هفت هشت کلمه خواندن مابقی کلمات دشوار است مگر به حدس و گمان.
دست مریزاد علی جان
نهایی شد و گذاشتمش توی متن
چند نکته
۱-از متن نامه و از توشیحی که در سمت راست نامه نوشته شده بر می آید این نامه به یکی از مراجع مذهبی نوشته شده که وی نیز علما را به عمل بر وفق قوانین اسلام دعوت کردهو حکومت را تهدید کرده که اگر بر خلاف این رای امری صادر کند کاشف از عدم دیانت است!.و این تهدید هم احتمالا ناشی از تساهل بیشتر دولت در اواخر دوره ی ناصری نسبت به بابیها بوده که در اثر تلاشهای میرزا حسینعلی بها ءالله و نامه هایی که به ناصر الدین شاه نوشته و در آن اعلام تبعیت از شاه کرده ایجاد شده بود.
۲-در همان توشح،نویسنده فقط از «آقایان علمای حصار و نامق» درخواست می کند که«موافق همان دستوری که عین دستور مقدس اسلامی است رفتار نمایند».در این میان نامی از «آقایان علمای رود مهجن» نیست! و این با توجه به اینکه آخوند ملا حسینعلی رودمهجنی یکی از تصدیق کنندگان مندرجات نامه است و بر حسب اتفاق در میان سه عالم نامبرده شده در نامه، نام وی مقدم بر دو نفر دیگر ذکر شده-که این امر میتواند این احتمال را پیش آورد که آخوند ملا حسینعلی از نظر مقام و مرتبه بر دو نفر دیگر برتری داشته-کمی محل تامل است. با توجه به این امر چند احتمال را میتوان مطرح کرد:
اول آنکه شاید حصار و نامق در آن ایام از شهرت بیشتری نسبت به رودمهجن برخوردار بوده اند(لا اقل در نظر نویسنده) لذا به ذکر نام آن ها اکتفا شده است.این امر در مورد نامق با توجه به سابقه ی تاریخی آن قابل پذیرش است اما با توجه به اینکه رودمهجن سلطان نشین بوده باور اینکه نسبت به حصار از شهرت کمتری برخوردار بوده باشد مشکل می نماید!!
دوم آنکه حصار و نامق با مسئله ی وجود بابیها درگیر بوده اند و رودمهجن بکلی با این مسئله بیگانه بوده و لذا نویسنده لازم ندیده به «آقایان علمای رودمهجن» هم در این مورد توصیه به رفتار بر وفق قوانین اسلام بکند.
سوم آنکه شاید افتادن «آقایان علمای رودمهجن» از قلم فقط یک سهو بوده و بس!
۳- القابی که برای «آقایان علمای» مندرج در نامه ذکر شده جالب توجه است. القابی مانند عمده الفضلا،مروج الشریعه و ناصر المله برای آخوندهایی که در روستاهایی مثل رود معجن و حصار ساکن بوده اند،اگر از سر تعارفات معمول ذکر نشده باشند، جای تامل دارد.هرچند در دوره ی ناصری(مخصوصا در اواخر این دوره) در دادن القاب و عناوین، دست و دلبازی شاهانه ای به خرج داده میشد و حتی بازار خرید و فروش این القاب از رونق خوبی برخوردار بود، ولی این بیشتر در امور دولتی و دیوانی بود و امور مذهبی به آن شدت مشمول این دست و دلبازی شاهانه قرا نگرفته بود.بنابراین وجود این القاب نشان دهنده ی مرتبه ی قابل توجه این علما از جمله ملا حسینعلی رودمهجنی است.
۴-تاریخ توشیح نامه۱۷ شهر ذ ی القعده الحرام ۱۳۲۴ است.یعنی تقریبا ۱۰ سال بعد از نوشتن شدن نامه!!.یا این تاریخ اشتباه نوشته شده است که بعید است،یا اینکه این تاریخ ۱۳۱۴ است و من اشتباه خوانده ام(ولی هرچقدر دقت کردم بیشتر مطمئن شدم که تاریخ فوق ۱۳۲۴ است) یا اینکه واقعا همان ۱۳۲۴ صحیح است که این خود جای بررسی دارد وتامل.
علی عزیز
حتما آخوند ملا حسینعلی از نظر مقام و مرتبه بر دو نفر دیگر برتری داشته است چون هم نامش مقدم شده و هم لقب عمده الفضلا را برایش آوره اند.
دیگر این که ضرورتی نداشته خطاب به علمی رودمهجن بنویسند چون به قول شما رودمهجن بابی نداشته و خطاب به آنها هم چیزی لازم نبوده نوشته شود.
البته شما بهتر می دانید که القاب در عصر قجر به هر قشری یامفت حراج می شده است.
سپاس از جناب علی آقای نجفی که پذیرای زحمت شدند
من هم بخشهای مانده را کامل کردم (الا یک) مورد حالا دوستان می توانند محتوای سند را در ذیل بخوانند:
مخفی و مستور نماند که از قرار تحقیق در قریه نامق،طایفه ضاله مضلۀ متحد شدۀ فاسد العقیدۀ بابیه خذلهم الله آشکار شده اند.این طایفه خبیثه باقاویل کاذبه در سدد(کذا! صدد) اضلال مردم و عوام الناس و مستضعفین بر آمده اند ودر اضمحلال دین مبین و شریعت مطهره حضرت خاتم النبیین صلواه الله علیه و آله اجمعین نهایت جد و جهد و سعی دارند و بر کافۀ ذوی الابصار بضرورت دین، قباحت و شناعت کلمات مُضلات این طایفۀ ملعونۀ کالشمس فی رائعه النهار ظاهر و باهر است. لهذا کافۀ اهالی از مومنین و ساکنین آن محل مرقوم نموده که عالیجاه مجدت همراه آقا مصطفی قلی بیگ نایب فوج که اطلاع کامل دارند از حمایت اهل آن محل بتصدیق جنابان مستطابان عمده الفضلا(ابد المآب؟) آخوند ملا حسینعلی رودمهجنی و مروج الشریعه آخوند ملا علی القهار حصاری و ناصر المله آخوند ملا محمد هادی و آقا سید کاظم نامقی حسب التکلیف الشرعی این قوم را که بر خلاف طریقۀ حقه مشی و رفتار نموده از خلطه و آمیزش و تزویج و نکاح و ذهاب و ایاب به محافل و مجالس و حمام مسلمانان غایت ممانعت و امتناع نمایند و بر اهالی و علما و سادات و مومنین آن محل واجب و لازم است که کمال همراهی وتقویت را مرعی دارند و مخالفت را سزاوارو جایز نشمارندو سرمایۀ اجر اخروی و وصول به درجات عالیه ابدی دانند. و بالاتفاق اسماء اشخاص منحرفه خبیثه را قلمی داشته ارسال دارند تا بمیزان شرع مطاع حکم صادر شود. تحریراً بتاریخ شهر ربیع المولود ۱۳۱۴ [قمری] مطابق(احتمالا ماه و سال رومی)
جناب آقای دکتر : این سند ۴ یا ۵ ماه در انتظار انتشار بوده است ؟
ما گاهی برای پیدا کردن چنین اسناد و مطالبی کل مطالب در انتظار انتشار را پال پال می کنیم بعد سراغ مطالب با اولویت دوم می رویم.
یه نظر بنده میرسد که یا تصویر سند داخل متن قابل رویت نبوده یا مطلب پسش نویس بوده و….. و الا مطالب و اسناد شما همچون جنس ژاپنی اصل است که در میان کالاهای چینی فراوان ما مشتری زیاد دارد ، هر چند گران باشد . اسنادی که توسط برند نام شما منتشر شود ارزش دو چندان دارد . ما هم چندی است تصمیم داریم اسنادمان را حداقل تحت لیسانس شما ارائه کنیم.
در هر حال اگر کوتاهی و تقصیر از تایید کنندگان مطالب بوده است عذر ما را بپذیرید .
@مجتبی عبدالهی
مجتبا جان
این مطلب را سه چهار ماه پیش ارسال کردم و میدیدم منتظر انتشار است، با این گمان که شورای نویسندگان سامانه شاید بنا بر ملاحظاتی انتشارش را به صلاح نمی دانند پذیرفتم که منتشر نخواهد شد.به هر حال حالا منتشر شده از شما سپاسگزارم. به قول شما شاید سند قابل رؤیت نبوده یا تلقی شده که پیش نویس است و هنوز آماده نیست. شما بزرگوارید و بنده کوچک همۀ رزمهجنیای دلباختۀ آن درۀ سبز و خرم.
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی ای مجتبای خوش سُخُن
با سلام حضور اقای دکتر فتوحی واقعا سند جالبی مطرح کردید وجای بسی تامل این سند مثل یه اثار باستانی که توش یه عالمه سوال کشف نشده هست و کنجکاوی ادم رو برمی انگیزه میمونه که به همت دوستان رفع ابهام شد ولی هنوز هم خیلی سوالات باقی میمونه که شاید هیچ کس جوابشو ندونه .خلاصه ما که لذت بردیم ممنون :SS: :SS: :SS: :gol:
باسلام اینجانب توانستم حاشیه سندرابازبینی نمایم که جهت استحضاردوستان یادآوری مینمایم
بسم الله الرحمن الرحیم
برحسب نوشته علمای اعلام بلده تربت حیدریه وقفهم الله تعالی جنابان مستطابان معری الیهم وعالیشان جریان آقامصطفی قلی بیگ معمول دارند لکن مراقبت نمایندکه مفسده شریعت نشودوچون جنابان معرمی الیهم واعترف الحال طایفه بابیه خذلهم الله میباشندنهایت اهتمام دروقوع دستورآقاراداشته باشندبه شرط عدم مفسده والبته حکومت محلی هم دستورات خواهدفرمود
:YY: