فاطمه علیپور 4488 روز پیش
بازدید 274 ۱۳ دیدگاه

این سه نفر

هرسه به رحمت خدا رفته اند.یکی نجار بود.حاج مراد مرادی.خودش میگفت در تمام عمرش فقط یکبار نمازش قضا شده است.صبح یکی از شب های قدر به رحمت خدا رفت.عکس اول از سمت راست حاج مراد مرادی ست.

خانه اش پشت مسجد امام بود.یک در چوبی بزرگ توی آن دالان پشت مسجد که حالا جزء مسجد شده است درِ ورودی خانه اش بود.از آن دسته آدمهایی بود که فرشته ها برای دیدارش لحظه شماری میکردند.عکس وسط حاج حسن علیپور است.

توی مسجد امام یک ستون مخصوص او بود که به آن تکیه می داد.انگار آن ستون را از روز ازل به نام او زده بودند.یک روز که وارد مسجد شد حاج محمد صفائی به ستون مخصوص او تکیه داده بود.با آن هیبتش آمد بالا سر حاج محمد و گفت:

-وخه از اینچو حجی محمد

حاج محمد با همان چشمانی که خونسردی در آن موج میزد  به اون نگاه کرد  و با صدایی که انگار بی خیال ترین صدای دنیا بود از شدت اطمینان!گفت:

-چو ورخزُم؟

او گفت:

-ای ستو جای مویه

حاج محمد که میدانست چاره ای جز بلند شدن ندارد همانجور که بلند میشد گفت:

-مگر تو ستَره ی جدَیی؟

منظور حاج محمد همان ستاره ی قطب شمال بود که جایش در آسمان همیشه ثابت است.

آن که همیشه یک ستون مسجد امام مخصوص او بود حاج محمدعلی عظیمی بود که همان مرد عمامه به سرِ سمت چپ عکس است.

 

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سلام/خدا قوت خانم علیپور. دست مریزاد یاد از نیکان کردید. خداوند همه رفته گان را بیامرزد. رفتند جماعتی که دانا بودند* در علم و عمل واقف و بینا بودند* از جانب ما سلام بر اهل قبور* آن جمع که غایبند در عین حضور* :gol: :gol: :gol:

  2. مرادي گفت:

    به به فاطمه خانم . خیلی کم پیدا شده بودی . کم کم داشتیم نگرانت می شدیم . چرا اسم مستعارت تغییر ندادی ؟ اما اومدن دوبارت با خوب مطلبی بود . خوشم امد. تا بحال این عکسو جایی ندیده بودم . معلومه یک قاب عکس روی دیواره که با موبایلت ازش عکس گرفتی . احتمالا هم از خونه فامیلهاست که رفتی خونشون و شکار کردی. و به یقین هم فتوشاپیست
    خدارحمت کند هر سه این عزیزان را . وای که چقدر دلم برای حجی مراد تنگ شده :gol: :gol:

  3. احمد گفت:

    سلام به همشهری ها

    ای چه ابروریزی که شما درست کردین .برای چه مسافرای که مهمان روستا بودن را باچوب وچماق زدین .همه روزنامه ها پر شده از ای آبرو ریزی شما .ماکه دگه نمی تونم سرما رابلند کنم های…. :TT: :OO: :BB: :N: :R:

  4. @احمد
    سلام احمد جان روایتی داریم که نمی دانم از کدام معصوم است.به این مضمون :آنچه برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم مپسندو آنچه برای خودت دوست داری برای دیگران هم دوست بدار. من دقیقا نمی دانم دعوای بوجود آمده برای چی بوده ولی می خواهم به یک واقعیت تلخ اشاره کنم . عده زیادی از افرادی که به آبشار رودمعجن میآیند با همان مبلغی که بابت ورودی پرداخت میکنند. انگار مالک آن باغات شده اند. و متاسفانه از نشستن روی یونجه ها گرفته تا شکستن شاخه های درختان میوه دریغ نمیکنند و از همه مهمتر یارو تو خانه خودش املت هم به زور میخوره ولی آنجا میخواد مرغ خوردنشو به رخ دیگران بکشه و برای کباب درست کردن به اندازه پختن یک دیگ حلیم از درختان خشک آن محل بدون کسب اجازه مالک آن استفاده میکنه واصلا به این موضوع فکر نمیکنه که آن باغات تمام سرمایه زندگی مالک آن میباشد. بنابر این آمدن مردم از شهر به آنجا باعث خسارات هنگفتی برای اهالی شده است . تازه تا اینجای مطلب مربوط به کسانی بود که با خانواده میآیند آن جوانان لاتی هم که برای هیچ مکانی و شخصی حرمتی قائل نیستند و اقدام به خوردن مشروب کرده و مزاحم نوامیس مردم میشوند هم به قوت خود باقیست

  5. احمد گفت:

    باعرض سلام وادب خدمت سلیمان خان باید به عرض شما وسایر همشهریانی که با شما هم عقیده اند برسانم علیرغم تمام مزاحمتهایی که این مسافران برای اهالی ایجادمی کنند باتوجه به احادیث ودستورات دینیمان چنین رفتاری با مهمان منع شده وچیزی از گناه وعمل زشت وناجوانمردانه کسانی که این رفتار رابامهمانان روستا انجام دادند کم نمی کند.
    جهت یادآوری: :gol: :gol: :gol: :gol: :gol: :gol: :gol: :gol: :gol: :gol:
    امام صادق (ع) فرمود:. هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد مهمانش را گرامی بدارد.
    امیر مؤمنان (ع) فرمود: مهمانت را گرامی بدار اگر چه حقیر باشد.
    امام صادق (ع) فرمود: دست دو گروه از دزدان قطع نمی‌شود: کارگر و مهمان، زیرا آن دو امین صاحبخانه بوده‌اند.
    رسول خدا (ص) به امیرمومنان فرمود: ای علی! مهمان را گرامی بدار اگر چه کافر باشد.
    حضرت رسول (ص) فرمود: هر گاه مردی به شهری وارد شد او مهمان همکیشان خود از اهالی آن شهر است تا از آنجا کوچ کند.

  6. علی نجفی گفت:

    خدا رحمت کنه هرسه ی این عزیزان رو.بزرگ مردان بی نام و نشانی بودند

  7. مرادي گفت:

    سلام به جناب احمد خان . نمیدانم تازه اومدی یا از اول بودی . به هرحال اولا خوشامدی . ثانیا اگه همشهری ما هستی چرا گفتی آبروریزی شما، ما و شما نداره (که البته خود اینهم جای بحث زیاد داره که چی بوده و از کجا معلوم که ابروریزی باشه) اگه همشهری نیستی چرا شما نتونین سرتون بلند کنید
    واما بعد بنده نیز با جناب استوار کاملا موافقم. کسانی که برای تفریح به رودمعجن می آیند، با مبلغ بسیار ناچیزی که پرداخت می کنند ادعای مالکیت دارند . اگر به مناطق اطراف مشهد سفر کنید تازه می فهمید که مردم رودمعجن چقدر ساده و از خود گذشته اند . از باب اطلاع جمعه گذشته در سفری به زشک و نشستن در یکی از باغات آنجا مجبور به پرداخت ۱۵۰۰۰ تومان به صاحب باغ شدیم .
    ضمن اینکه این افراد به هیچ وجه مهمان نیستند . اولا مهمان یکی دوبار بیشتر نمیاد ولی این افراد همیشه سال روزهای تعطیلشون را اینجا می گذرانند. ثانیا اگر به خانه شما مهمانی بیاد و بزنه وسایلتون را بشکنه ، درب و داغون کنه، هر کار دلش بخواد انجام بده ، شما هیچی بهش نمیگین . مهمان حبیب است ، خفه سازد اگر آید و بیرون نرود :MM:

  8. عکس هر چند بی کیفیت اما جالبه . جالب تر از اون شرح عکس هاست . خاطره ستاره جدی رو من شنیده بودم و از اون خاطرات زیبا و به یادماندنیه . توصیه میکنم دوستان با لحن یک رودمعجنی هم اون رو گوش بدهند .
    در خصوص موضوعی که احمد آقا اشاره کردند در صورت واقعیت اول باید توضیحات کامل را شنید بعد نظر داد و قضاوت کرد .

  9. سلام فاطمه خانوم خیلی خیلی خوشحالم که اینگونه از پدر بزرگم یاد کردی.لحظه ایکه دیدم نمیدونی چقد خوشحال شدم و چقد دعات کردم. کاش پدر بزرگم را حتی برای یک بار میدیدم…..

  10. پروین مدرسی گفت:

    خداوند این سه بزرگوار رو رحمت کند .ممنون

  11. سلام و خدا قوت خانم علیپور؛
    هر چند که میدانم این عکس رو از کجا کپی کرده اید ولی حضور این سه نفر(خدا رحمتشان کند)در حیتا جالب بود

  12. پریسا مدرسی گفت:

    بابت عکس جالیبت ممنون. :gol: :gol:

  13. فاطمه عليپور گفت:

    سلام خدمت همه دوستان از اینکه وقت گذاشتین و در مورد عکس نظر دادین ممنون . زحمت گذاشتن این عکس به دوش خانم سارا عبداللهی بود از ایشون هم تشکر میکنک :gol: