حسین ثابتی مقدم 4534 روز پیش
بازدید 256 ۶ دیدگاه

فی الواقع برای رفع دلتنگی

سلام

 

حالتون خوبه خوش میگذره ؟

و اما غرض از مزاحمت گذاشتن چندتا عکس بود که خیلی وقت پیش اسکن شون کرده بودم و حالا مجالی شد که واصه دوستان بزارمشون

 

بعد نوشت : چند هفته پیش بعد از چند  سال رفتیم  رودمعجن و شب و روزی رو توی باغ خاله گذروندم واقعا اون شب همش فک میکردم که بهشت بهتر یا اینجا

 

 

 

 


نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. بنام خدا / درود بر جناب ثابتی مقدم عزیز از دیدن عکسهای خاطره انگیزت خوشحال شدم .ولی عکس آخری هر چه دقت کردم که چه ماشینی است و چه پلاکی دارد به نتیچه نرسیدم.و اما در خصوص اینکه فرموده اید که: بهشت بهتر است یا باغهای رودمعجن؟!!! آنچنان توصیفاتی که قرآن کریم از بهشت کرده است این دو قابل مقایسه نیستند و مثل این است که شما چراغ فانوسهای چند سال قبل رودمعجن را با نیروگاه اتمی بوشهر مقایسه کنی و یااینکه بخواهی اظهار نظر مرا با آقای علی نجفی و مجتبی عبدالهی مقایسه کنی و از این حرفها هم اختلاف باغهای رودمعجن با بهشت بیشتر خواهد بود. به امید اینکه خداوند توفیق بهشتی شدن را به همه مردم دنیا خصوصا حیتا نشینان عنایت فرماید. :SS: :gol:

  2. علی نجفی گفت:

    به به حضرت نیچه ی اسبق و ادوراد خان ید المقراض سابق که بلاخره چشمان ما به جمال اسم ورسمتان روشن شد .از این بابت خیلی خوشحالم حسین آقا :Y:
    توی عکس دوم حاج حسن قاسمی هم هست که همین چندی پیش به رحمت خدا رفتند.خداوند رحمتشون کنه.
    عکس سوم رو من نشناختم.اگه معرفی کنی بد نیست.بقیه عکسها رو هم در یک شبی اگه یادت باشه لینک میدادی و من معرفی میکردم.البته این مال اون زمانیه که یک عده از خدا بی خبر توی حیتا این قسمت اختلاط رو نبسته بودن و مجبور نبودی برای دو کلام اختلاط با اسم واقعیت بری و خیلی با ادب و شق و روق صحبت کنی.یادش بخیر اون زمانی که میشد با هر اسمی رفت و اختلاط کرد و ملت رو سر کار گذاشت بی واهمه ی این که کسی بشناسدت.یادش بخیر.انگار پنجاه سال پیش بود!!!خدا نسازه برای اونائی که این لذت اختلاط کردن رو از بچه های مردم گرفتن :OO: :OO:
    خدمت جناب استوارم عرض شود که اون عکس اخر اسماعیل اقای توانائیه که توی ایستگاه راه آهن مشهد عکس گرفته و گمان میکنم اون ماشین هم حالت تزئینی داشته.یعنی مخصوص عکس گرفتن بوده واسه همین از نظر پلاک و اینجور داستانا در حالت مرخص به سر می بره.شایدم اینجوری نبوده.این فقط یه حدسه.
    خدا قوت جناب ثابتب مقدم.از رودمعجن هم گفتی و دل ما دور افتادگان از دیار رو«واجیجوندی»!!!

  3. سلام اقای ثابتی ؛عکسهای جالب و قدیمی رو ثبت کرده بودید خسته نباشی
    امید است منبعد بیشتر به روستا سفر کنید ؛خدا قوت

  4. درود بر آقای ثابتی
    با اجازه به مناسبت حضور حضرتعالی با نام حقیقی نکته ای در افتخارات حیتا به ذهنم رسید که می نویسم تا دوستان چه فرمایند؟
    یکی از تحولات آرام در حیتا که من با جدیت دنبال می کنم درآمدن تدریجی اعضا از نامهای مستعار و ادامۀ کار با اسم و رسم حقیقی است. اول کار اگر یادتان باشد اغلب دوستان با نام مستعار می نوشتند.آدم نمی‌دانست با کی حرف می زند. دسوتان پشت نقاب نامهایی مثل روی سرخاکا، سرتینگل، جگرگوشه، نیچه، حرف می زدند. حالا نامهای مستعار دارد کم می شود. همین فهرست نامهای کناری را ببینید.
    چرا اول همه هراس داشتند با نام حقیقی بیایند؟ دلیلش بی اعتمادی به کارهای گروهی است که در ایران بسیار است.
    چرا حالا نامهای مستعار را کنار می گذارند؟ چون ضریب اعتماد و نیز شاخص فرهنگی در حیتا بالا رفته. همه به هم احترا می گذارند. ضمن این که نظراتشان را بیان می کنند.

    معلوم می شود حیتا به اهالی خودش اعتماد می دهد و اعضا دوست دارند با نام حقیقی حاضر شوند و پوستۀ نامهای استعاری و پنهان را بشکافند.
    این نشان از یک حرکت فرهنگی اعتماد بخش است.
    این یعنی همدلی و دوستی و عشق بی دریغ به زادبوم.
    حیتا دارد آنچنان هویتی می یابد که آدمها حاضرند شخصیت و هویت خود را در آنجا با افتخار عرضه کنند.
    همه اینها تنها از رفتار کریمانه و نوشته‌های سرشار از ادب و احترام دوستان است. دست همگی درد نکند.
    آقای ثابتی نام نیچه را در همان کاربری به اسم حقیق خود تغییر می دهد و هراسی ندارد که مطالب پیشین را که با نام مستعار منتشر کرده آشکار کند. این یعنی آقای ثابتی در تمام مدتی که در پشت نقاب نیچه می نوشته جانب ادب و احترام و وزانت و فخامت حیتا را پاس داشته است.
    آفرین بر فرزندان دامنه‌های بلند رودمعجن که چنین آرام تمرین خردسالاری و دموکراسی می کنند.
    آفرین بر مدیران هوشمند حیتا

  5. ممنون

    اقای نجفی خودمم عکس سوم رو نمیشناسم متاسفانه

    اقای فتوحی بسیار نکته سنج فرمودید البته حیتا از ایدوئولوژی دموکراسی فراتر است چون در کنا اکثریت نظرات اندک هم گفته می شود و گاها عملی
    ر
    شاید یه چیزی تو مایه های لیبرالیست یا فراتر انارشیست :YY:

  6. واقعا این حیتا گنجینه ای عجیبی داره میشه. اگه حیتایی نبود هر کس باید با عکس های البوم خونه خودشون صفا می کرد و اصلا با خبر نمی شد که عکسی با فلان مشخصات تو خونه یه هم روستایی وجود داره.
    اگه عکس ها رو بر یه طبقه بندی خاصی منتشر می کردی و اشخاص حاضر در عکس رو هم معرفی می کردی خیلی خوب بود ، هر چند زیبایی الانش به تنوعشه.
    عکس سوم و چهرام از اون دسته عکس هاییه که شاید تو هر خونه ای پیدا بشه. اگه البوم عکس جبهه خونواده ها رو ببینید حتما شخص جبهه رفته یک عکس با تفنگی که به سمتی اشاره رفته و یه عکس دور ادوات جنگی بزرک دارد .
    نظر آقای دکتر هم بی نهایت دلگرم کننده بود .اول تصمیم گرفتیم این نظر را در مطلبی جدا منتشر کنیم اما بعد گفتیم وقتی خودشان در بخش نطرات ذکر کرده اند پس حتما حکمتی داشته. استفاده از اسم های مستعار و اصلی دارای معایب و محاسنی است .اما بهترین حسن اسامی اصلی جدیت در بیان مطالب و نظرات است ( هر چند که جفنگیات هنوز بخش اصلی نظراتی افرادی چون من است ) در خصوص اسامی مستعار مطلبی در حال تایپ است که بزودی منتشر خواهد شد.
    خدا قوت حسین جان . سرقت و انتشار هر چه بیشتر عکس ها فراموش نشود .