سوژه ها و لحظه ها
سلام به اهالی حیتا .
باز فصل امتحانات شد و همه درگیر درس و امتحان و پایان نامه شدند و حیتا سوت و کور. مطلب که اصلا نمیذارند. اونهایی هم که نوشته شده همه در حد پیشنویس . این شد که باز خودمان مجبور شدیم این بار را به دوش بکشیم و یک مطلب حتی اگر عکس باشد، برای خروج ازاین وضعیت و گردهم آوردن دوستان بر روی صفحه آوریم.
در ادامه عکسها و سوژه های نوروز این بارنیز چند عکس که در گوشیمان باقی مانده پیشکش دوستان مینماییم. امید که مقبول افتد.
” باد بینوچک ” از این تاب یادتونه . احتمال زیاد همه شما در بچگی این مدل تاپ رو امتحان کردید و طعم دلچسبشو چشیدین. در قدیم خیلی استفاده میشد. حتی داخل منازل نیز بود. برای خوابوندن بچه ها و رفتن در پی کارهای دیگه. اما امروزه کاربرد آن خیلی کم شده . یا بچه ها خیلی خوب و آروم شدند و یا شیوه های دیگری برای ساکت کردنشان جایگزین شده . اما اگر بچه امروزی به هیچ صراطی مستقیم نبود و هیج ترفندی برای ساکت کردنش نبود، دست آخر به این باد متوسل شوید . این نوزاد داخل این باد بینوچک هم از جمله همین تیپ بچه های امروزی است که تنها راه آرام کردنش به گفته والدینش فقط “باد بینوچک ” می باشد.
نگفتم تنها راه آروم کردنش همین راهه . این همان نوزاده قبلی است اما در یک مکان دیگر. و چون آنجا درخت پیدا نمیشد به این ترفند دست زدن. راستی به این کار بهره وری هم میگن یعنی بهترین استفاده از حداقل امکانات .
و این هم نوه حجی مراده . در ایام عید بر سر زمینش که قرار بود منبع درآمد حیتا باشه کارمیکرد. مدتهاست که از حیتا غایب شده و بیرد گردیده . جدیدا به این فکر افتادم که نکنه همین عضو جدید چشمه پاش باشه . اما باز گفتم برای چی باید با اسم دیگه ای وارد بشه . خلاصه هرکس از ایشان خبری دارد اطلاع داده و سایتی را از نگرانی درآورد.
سلام.با عرض ادب از اینکه به پیامک این حقیر توجه نمودید متشکریم؛
عکسها خیلی جالب بود ؛ازعکس اول که احتمال زیاد داخل باغ در حال تخریبتان (جای پل یا همو چشمه پاش) گرفته شده و عکس دوم که از ولنگ نامق گرفته شده پی میبریم این بچه نق نقو مال اولاد مرادیا می باشد و احتمال بیشتر از نوادگان حاج علی اکبر است،فقط شگرد بستن باد بینوچک را با حداقل امکانات توضیح دهید
عکس ۴ که بالای پشت بام خانه پدریتان ، رو به خانه حجی قدرت میباشد هم جالب است
عکس اخر که من هنوز در تعجبم اون جایی که نوه حجی مراد کار میکنه چه درامدی داره که میخواد خرج حیتا رو بده ؛
بهر حال تشکر استفاده بردیم ؛انشاءا…ادامه داشته باشد
سلام بر جناب چشمه پاش .
اولا نفهمیدم منظورتون چه پیامکی است . به یادم نیست
دوما به چند دلیل مطمئن شدم که مرادی نیستی. اول اینکه مکان عکس اول رو کاملا اشتباه گفتی. مگه میشه مرادی بزی تنور را با چشمه پاش اشتباه بگیره . دو درخت بادوم خشک و کهن و تاکهای انگور در عکس اول تابلوه که بزیتنوره . و دوم اینکه مرادی باشی و ندونی که حج علی اکبر نوه کوچیک نداره. همه نوه هاش بزرگن و احتیاج به بینوچک ندارن
در مورد عکس آخر هم جهت اطلاع آنجایی که نوه حجی مراد ایستاده روی پَله . زمین اصلی پشت سرشه . پس از این بابت هم مردای نیستی . چطور زمین هموری رو ندیدی.
بهرحال قابلی نداشت .حتما انشا.. ادامه دارد.
راستی چنانچه اقدام به معرفی خود ننمایید . بنده شخصا اقدام به تغییر عکس شما خواهم کرد. مرد مومن روز روشن عکس دزدی . این دیگه چه مملکت و چه سایتیه!!! خیلی به حجی مراد ارادت داری عکس زنش برا خودت بذار
خسته نباشید، از مجموعه عکسهای شما میشه نتیجه گرفت کلا شما مرادیا :VV: بیشتر به جاهای خشک و بی دار و درخت مثل همون “بزی تنور” خودتون علاقه خاصی دارین، بسکه دور و برتون دار و درخت زیاده بیشتر این جور جاها اتراق میکنید و آخر سرم مجبور میشید از طریق دستگیره خودرو واسه بچه بینوا گهواره درست کنید :YY: ازین بینوچه ها مادر منم یکی درست کردن نمیتونستی توش جم بخوری :Y:
ممنون افرا خانم . حدستان تا حدودی درست است . اما از آنجا که مرادیا علاقه و عِرق خاصی به چشمه پاش و بزی تنور دارند ، اکثر تفریحاتشون اونجایه. البته نمیدونم بزیتنور چی داره که غیر مالکاش بقیه رو هم به سوی خودش میکشه . نمونش عکسهای مطلب قبلی جناب عبداللهی بود که چنان جمعیتی غیر بومی رودر اون مکان جمع کرده بود. ضمن اینکه خیلی به این عکس نگا نکن که خشکه چون اول بهاره اینجوریه . اون تاکهای خشک که میبینی وقتی سبز میشن و انگور میدن ، خیلی باصفای ، انگور هم داره که بهش میگن انگور نیمچی. خیلی لذیذه.
من فقط به تشریح و توصیف عکس اول میپردازم و تفسیر باقی عکسها رو به دوستان واگذار میکنم.
در عکس اول چهار شی علاوه بریک جاندار به چشم میخورند.چهار شی عبارتند از یک«بی نوچ»و یک جفت«پوتی» و یک عدد بیل فیل نشان و یک عدد«دسترَ» وجاندار عکس هم همان نوزاد داخل«بی نوچ» است.از فحوای این عکس میتوان اینگونه نتیجه گرفت که نوزاد را که«وق»میکشیده در ذل افتاب(به سایه درختها توجه داشته باشید بنا براین افتاب بوده) درون«بی نوچ» کرده و انتظار داشته اند که نوزاد آرام بگیرد از انجا که نوزاد زیر افتاب اذیت میشود و زبانی نیز جز گریه کردن ندارد لذا به«جیغ وجارهای»خود ادامه داده و عاملین و مباشرین را مجبور کرده به وسائل دیگر برای ساکت کردن وی متوسل شوند.لذا ابتدا پوتینها را اورده و دم دماغ نوزاد گرفته اند تا وی بیهوش شده و کمی ساکت شود هرچند بوی پوتین ها نوزاد را به مدت چند دقیقه ای به حالت اغما فرو برده ولی نوزاد فی الفور به سطح هوشیاری کامل رسیده و دوباره گریه از سر گرفته.عاملین ومباشرین اینبار دست به دامان بیل شده و با حالتی«ورخوی» چنانکه از چشمانشان خون تراوش میکرده رو به نوزاد کرده و گفته اند:«اگر ساکت نری چنو ب همی بل د تخت کله ات زنم کی حونت بدر نِیه»نوزاد ابتدا نگاه تعجب انگیزی به بیل کرده و سپس با شدت بیشتری به گریستن پرداخته است سپس یکی از عاملین دیگر«دسترَ» را برداشته و رو به نوزاد کرده وگفته«ساکت مری یا ب همی دسترَ سرت بورُم؟».متاسفانه بعد از این عکس خبر جدیدی از سرنوشت این نوزاد مخابره نشده است.سازمانهای حمایت از حقوق کودکان به شدت به دنبال پیدا کردن رد پایی از سرنوشت این نوزاد هستند!!!
حالا بقیه ی عکسا رو هم خواسته باشم تفسیر کنم خدایی خیلی طول میکشه زحمتش با بقیه ی رفقا.
خدا قوت جناب مرادی
خداقوت جناب علی آقا . عجب تشریحی بود . خوب شد هنوز یک عکس رو تشریح کردی و اگرنه چی میشد.
توصیف جزئیات دقیقا عین واقعیته . راستی یک آفتابه مسی هم کنار درخت دیده میشه و احتمالا کاربردش قبل از دستره می باشد که چنانچه کار به مرحله دستره و سربریدن بکشد قبلش به طفل آب بدهند تا تشنه از دنیا نرود و ذبح حلال باشد.
خدا به شما قدرت ثبت مطلب بیشتر عطا بفرماید که در این اوضاع جور همه ما را می کشید . بنده در تلاشم هر چه زودتر کلکش را بکنم و حضور بیشتری داشته باشم.
در ادامه داستان علی در عکس دوم مشاهده میکنید که به علت ساکت نشدن بچه زیر انداز وی را به پتو تبدیل کردند . بعد از این عکس شاهدان عینی توضیحات مفصلی دادند که دو راننده مسیر طولانی را به موازات هم راندند و در یک اقدام هماهنگ ماشین ها را به هم کوفتند. همه حاضران خوشحال از اینکه بچه را له و لورده کرده اند کف مرتبی برای آنها زدند . اما غافل از اینکه بچه در آخرین لحظه با یک جفتک مشتی خود را از پنجره عقب پیکان به داخل ماشین انداخت. بعد از تصادف بچه به گریه اش ادامه داد و جمعی از حضار بالاخص صاحبان خودروها با وی همراه شدند که ای وای بر ما . وای بر ما که خودروی خود را بیمه بدنه نکردیم.
(بیمه نوین همراه شما)
امید است دوستان راجع به سایر عکس ها هم توضیح ارائه کنند و الا بینندگان عکس ها به هیچ وجه متوجه مفهوم عکس ها نخواهند شد .
سلام جناب مرادی ؛در تشخیص محل عکسها و دیگر مسائل من به علت اینکه مطمئن نبودم از کلمه (احتمالا ) استفاده کردم؛عکس حجی مراد را پاک کردم تا بیش از این ورخوی نشوید .راستی عکس مرحومه بی بی حجی مرادتان(روحش شاد) را از کجا پیدا کنم؟
@مجتبی عبدالهی
ممنون جناب عبداللهی. خداوند به شما هم قوت دهد انشاا..هرچه سریعتر کار پایان نامه را به اتمام برسانید. خرداد دارد تمام می شود . باید بجنبید
@چشمه پاش
علیکم السلام جناب چشمه پاش . میبینم که خیلی سریع به تهدید ما واکنش نشان دادی . تهدید خیلی هم جدی نبود. جدای از شوخی ما خوشحالیم که شما از ارداتمندان حجی مراد هستید . اگر واقعا تمایل به این عکس دارید اشکالی ندارد . من یک عکس دیگر از زمان مکه مرحوم حجی مراد دارم که با این عکس تفاوت دارد. میتوانم آنرا برای خودم یا برای شما بذارم . عکس مرحومه بی بی هم موجود است.
متشکر جناب مرادی ؛
تا توانی دلی بدست اور دل شکستن هنر نمی باشد
دل ما شکست و دگه هچ
سلام عکسهای جالبی بود فکر کنم از این قبیل عکسها تو حیتا کمه . عکساتون با بقیه عکسای تو حیتا میذارن فرق میکنه یه سبک دیگه است :VV: ولی خوب خیلی خوب بود مخصوصا عکس ۱ و۲ .ممنون :gol: :gol:
سلام. درود بر جناب مرادی عزیزو عکسهای قشنگش . مرادی گلم الهی عمرت به کوه های ذربی پیوند بخورد عکس دوم شما که ادامه عکس اول میباشد حسابی ما را جلو فرزندان و همسر سر افکنده کرد چون من با ماشین پیکان به رودمعجن که میام کلی قیافه میگیرم حالا شما در عکس نقش یک درخت خشک را به او داده اید.آخه ماپیکان سواران هم خدایی داریم. زیر پای دوستانت ۴۰۵ و سمند// شاکر حق باش با ماشین پیکان غم مخور :SS: :SS: :gol: :gol: