سارا عبداللهی 4227 روز پیش
بازدید 99 ۱۹ دیدگاه

و این آغاز انسان بود

از بهشت که بیرون آمد، دارایی اش فقط یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود و مکافات این وسوسه هبوط بود.

فرشته ها گفتند: تو بی بهشت می میری. زمین جای تو نیست. زمین همه ظلم است و فساد.

انسان گفت: اما من به خودم ظلم کرده ام. زمین تاوان ظلم من است. اگر خدا چنین می خواهد، پس زمین از بهشت بهتر است.

خدا گفت: برو و بدان جاده ای که تو را دوباره به بهشت می رساند از زمین می گذرد؛ زمینی آکنده از شر و خیر، آکنده از حق و باطل، از خطا و از صواب؛ و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد، تو باز خواهی گشت، وگرنه…

و فرشته ها همه گریستند. اما انسان نرفت. انسان نمی توانست برود. انسان بر درگاه بهشت وامانده بود. می ترسید و مردد بود.

و آن وقت خدا چیزی به انسان داد. چیزی که هستی را مبهوت کرد و کائنات را به غبطه واداشت.

انسان دستهایش را گشود و خدا به او اختیار داد.

خدا گفت: حال انتخاب کن. زیرا که تو برای انتخاب کردن آفریده شدی. برو و بهترین را برگزین که بهشت، پاداش به گزیدن توست.

عقل و دل و هزاران پیامبر نیز با تو خواهند آمد، تا تو بهترین را برگزینی. و آنگاه انسان زمین را انتخاب کرد. رنج و صبوری را. واین آغاز انسان بود.

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. ناشناس گفت:

    با سلام و خسته نباشید مطلب بسیار جالب و زیبایی بود لذت بردیم

  2. ناشناس گفت:

    راستی یادت باشه من اولین نفری بودم که نظر دادم بعد هی نگی چرا نمیای حیتا… چرا نظر نمیدی…ولی از شوخی گذشته مطلب بسیار جالبی بود به امید اینکه همه ما در این جاده بهترین راه رو انتخاب کنیم

  3. پاییزان گفت:

    به به سپیدار عزیز کم پیدایی! مطلب جالبی بود عکس قشنگی هم انتخاب کردی هم سیبش قشنگه هم… :soot:

  4. علی نجفی گفت:

    گم شده های حیتا یکی یکی پیدا میشن.میبینم که رئیس بخش خنجولوک حیتا هم اومده و با یک مطلب خنجولوکی حسابی هم اومده.خیلی وقت بود کم پیدا بودی حضرت سپیدار دیگه کم کم داشتیم نا امید میشدیم.کماکان مطلب خنجلوکی عالی بود وتاثیر گذار مخصوصا اینکه تصویر ساده وزیبایی هم براش انتخاب کردی.یاد این شعر افتادم گمانم از فاضل نظریه.یه جاهاییش بی ارتباط با مطلب شما نیست.خدا قوت.

    تا کی تحمل غم و تا کی خدا خدا
    دیگر ز یاد برده گمانم مرا خدا

    در سنگسار ، آینه ای را که می برند
    شاید شکسته خواسته از ابتدا خدا

    اکنون که من به فکر رسیدن به ساحلم
    در فکر غرق کردن کشتی است نا خدا

    امکان رستگاری من گر نبوده است
    بیهوده آزموده مرا بار ها خدا

    با نیت بهشت اگرم آفریده است
    می راندم به سوی جهنم چرا خدا

    ای دل خلاف هروله حاجیان مرو
    کافی است هر چه عقل درافتاد با خدا

    بگذار بی مجادله از نیل بگذریم
    تا از عصا نساخته است اژدها خدا.

  5. خدا اینگونه داستان را نوشت
    ولی داروین نقدش کرد

    و بهتر گفت ؟

  6. افرا بهشتی گفت:

    سلام سپیدار عزیز،
    مطلبت چون همیشه زیبا بود، سپاس :gol: :gol: :gol:

  7. خدا ما را گذاشت در این دنیا ولی انگار گذاشت روی یک راه باریکتر از مو ذره ای که به یک طرف کج میشوی احتمال افتادنت هست انگار آن پل صراطی که میگویند همین دنیاست.
    جناب سپیدار مطلب جالبی بود
    ممنون

  8. @ناشناس
    سلام ناشناس عزیز .حالا که اومدی چرا با اسم ناشناس ؟مگه اسم نداری؟

  9. @پاییزان
    ممنون پاییزان عزیز.نکنه شما هم مثل اون بنده خدایی هستی که ماه را بهش نشون میدادند داری به ماه نگاه میکنی یا …

  10. @علی نجفی
    ممنون جناب نجفی .شما لطف دارید.یک مقدار گرفتار بودم امیدوارم از این به بعد بیشتر در خدمت حیتا باشم .از شعر زیباتون لذت بردم.

  11. @نیچه ،
    ببخشید جناب نیچه من متوجه منظورتون نشدم.چه چیزی را بهتر گفت؟؟

  12. @حامد نجفی
    این رسم زندگیست که باید عبور کرد…
    ممنون جناب نجفی.

  13. سلامی دوباره
    پس شما هم از اون دسته ای بودین که تعطیلات یک ماهه حیتا بدردتون خورده و تقاضای تمدیدش رو هم داشتین. :Y:

    کاش خدا اختیار رو یه خورده زودتر به انسان داده بود تا بین زمین و بهشت هم انتخاب کنه، شاید هم اختیار رو به موقع داده اما عقل رو بعد از انتخاب زمین بهش داده…
    من همیشه فکر میکردم سیبی که آدم خورده قرمز بوده ولی ای دل غافل…، بهشت رو به یک سیب سبز فروخته :YY:

    شاید داستان سیب و هبوط آدم از بهشت بیشتر نمادین باشه اما واقعا اگه زمین و ظلم و فسادش نبود اون وقت ارزش بهشت و زندگی بهشتی برای انسان مشخص نمیشد. شاید باید شکرگزار این انتخاب جدمون باشیم، به قول منصف “شاید، شایدم نه…”

    :SS:

  14. “” و آن وقت خدا چیزی به انسان داد. چیزی که هستی را مبهوت کرد و کائنات را به غبطه واداشت.

    انسان دستهایش را گشود و خدا به او اختیار داد.

    خدا گفت: حال انتخاب کن. زیرا که تو برای انتخاب کردن آفریده شدی. برو و بهترین را برگزین که بهشت، پاداش به گزیدن توست.””

    جائی که درآن چیزی هست که هستی را مبهوت می کند و کائنات را به غبطه وامی دارد ، باید از بهشت بهتر باشد .

  15. @محمد امیدوار
    سلام جناب مدیر.
    درست حدس زدید .کارمن بیشتر از یک ماه طول کشید اگر تعطیلی تمدید میشد من که خیلی خوشحال میشدم. :YY:
    شاید .شایدم نه.

  16. @پندار
    شاید به همین دلیله که میگن بهشت و جهنم هم تو همین دنیاست.

  17. ۱- (( فرشته ها گفتند (زمین همه ظلم است و فساد )
    خدا : زمین آکنده از شر و خیر))
    یعنی یا خدا انسان رو فرستاده دنبال نخود سیاه یا فرشته ها خیلی در جریان نبودند . و الا این بخش کمی با هم در تاعرض است .
    ۲- ((خدا :اگر خیر و حق و صواب پیروز شد، تو باز خواهی گشت، وگرنه…))
    طبق این گفته پس امکان داره خیر و حق پیروز نشوند و برنگردند ؟؟؟؟ پس فان حزب الله هم الغالبون مربوط به کجاست ؟
    به نظرم این بخش نوسته هم کمی دارای ایراد است .
    چون همیشه تعریف کردیم گفتیم کمی هم انتقاد کنیم . چون خنجلوک این دفعه اش کم بود. به هر حال خدا قوت

  18. گفت:

    من از اینطور مطالب خنجولکی خیلی خوشم میاد. سبک قشنگی داره. سپاس :gol: