نگرشی به انسانهای بزرگ و متوسط و کوچک
انسان های بزرگ در باره عقاید سخن می گویند
انسان های متوسط در باره وقایع سخن می گویند
انسان های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند
انسان های بزرگ درد دیگران را دارند
انسان های متوسط درد خودشان را دارند
انسان های کوچک بی دردند
انسان های بزرگ عظمت دیگران را می بینند
انسان های متوسط به دنبال عظمت خود هستند
انسان های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند
یره پس ما که تابحال پشت سرگویی میکرده ایم چزءچچچچچچچچچچچی
تکراری ولی قشنگ بود
من اگه بخوام میانگین خودمو در سه قسمت بگیرم بین متوسط و بزرگم! (پس باخری! :YY: )
انسانهای کوچک حسود اند:
و سعدی گفته
توانم آن که نیازارم اندرون کسی
حسود را چه کنم کو (که او) ز خود به رنج در است
انسانهای حقیر، دیگران را حقیر میبینند و انسانهای بزرگ، واجد هنر کشف و دیدن بزرگی دیگران هستند.انسانهای حقیر با انسانهای بزرگ حشر و نشر ندارند. همواره خود را مناری بلند در بیابانی میدانند که تا دور دستها نباید حضور دیگران مانع دیدن آنها ـ به زعم خود ـ شوند. بزرگان اما، با بزرگان سر و کار دارند، بزرگی دیگران را بزرگی خود میدانند و تیر حسد را از خود میرانند و مشام آنها بوی عظمت را در همه جا حس میکند.
(انسان های بزرگ به حیتا می آیند .
انسان های متوسط هم به حیتا می آیند .
انسان ها کوچک هم به حیتا می آیند.
اصلا اومدن به حیتا به کوچیک بزرگی افراد نیست. همه میان حیتا.خیالتون راحت)
مطلب در عین کوتاهی پرمغز بود.واقعا من چند بار خوندمش. البته در مورد دومش نظرم این بود که میشد تغییراتی داد( انسان های متوسط درد خودشان را دارند-و کوچک ها بی دردند.
به نظرم میشد جای این رو عوض کرد. چون از یک دید کسی که بی درده چه برای خودش چه برای دیگران یکسان عمل کرده. اما کسی که درد خودش رو داره فقط به فکر خودشه و دیگران رو فراموش کرده.)
kheily khob bod man ba in jomle ke ensanhae kochak azemate khod ra dar tahghire digaran mibinan kheily movafegham va az inke bekhay bebini to kodom daste hasti baghiye bayad nazar bedan. vagarna hame mikhan ke to daste aval (ensanhay bozorg) bashan.