محمود فتوحی 4908 روز پیش
بازدید 286 ۱۲ دیدگاه

رودمهجن: دعوای دربی : ۱۷۸ سال پیش

رأی یک محکمۀ شرعی محلی

در بارۀ دعوای حاجی محمد رودمهجنی و فرزندان علیخان قرایی (نوه های اسحاق خان)

بر سر املاک دربی (زنده گانی، پی سم، قطار بید و دشت جرد)

زمینهای دربی و آب رودخانه از باغهای «ته روی» به پایین از پر جدال ترین مسائل در تاریخ رودمعجن بوده است. طبق سندی که می بینید سه برادر (آقا محمد حسن و آقا حسین و آقا محمد خان قرایی) نوۀ اسحاق خان قرایی معروف به اسحاق کله کن هستند. جدشان زمینهای دربی را تصرف کرده بود و آنها  بعد از سقوط حکومت قرائیها در تربت هنوز سعی در نگاهداشتن زمینهای غصبی داشتند. اسناد دیگری هم هست که  قرائیها از زندگانی تا دشت جرد؟ را غصب کرده بودند. در یادداشتهای آتی نمونه دیگری از این سندها را منتشر خواهم کرد. این سند زمانی نوشته شده که خاندان قرائی قدرت را  در تربت از دست داده اند. پدر این سه برادر – که طرف دعوا با حاج محمد رودمهجنی هستند – علیخان قرایی، پسر اسحاق کله کن است.  علیخان  در ۱۲۳۵ تربت را بدون خونریزی و جنگ به شجاع السلطنه تسلیم کرد (ر.ک قانعی، محمد. تاریخ تربت، ۱۳۷۹: ۱۴۶). پسرانش نوزده سال بعد هنوز در دربی رودمهجن بر سر زمینهایی که جدشان غصب کرده بود دعوا داشته اند.

متن دستنویس

غرض از تحریر این کلمات آنست که حاظر [حاضر] گردیدند در عُلیا  محکمۀ شرع أنور، مالکین ملک دربی عالیقدران، رفیع مقداران، آقا محمد حسن و آقا حسین و آقا محمد خان، ولدان مرحوم جنت مکان علیخان قرایی و ملا اسحق حصاری و حاجی محمد رودمهجنی و مصالحۀ شرعیه نمودند هرگونه دعوی و ادعایی که داشتند فی مابین از بابت زنده­ گانی و قطاربید و پی سوم و دشت جرد بر این که دوازده سهم از این مزارعات مال ورثۀ مرحوم علیخان بوده باشد و هشت سهم از این مزارعات حق مال عزت آثار [حاجی محمد] رودمهجنی بوده باشد و موازی ده سهم از این مزارعات حق مال عالیقدر ملا اسحق بوده باشد و اگر چنانچه من بعد، از این بابت حرف و سخنی فیمابین واقع شود باطل و عاطل خواهد بود و صیغۀ مصالحه کما قرر فی الشریعه النبویه بینهم بالعربیه و الفارسیه جاری گردید وکان ذلک بتاریخ دوازدهم شهر رجب المرجب ۱۲۵۴

امضاکنندگان و صاحبان مهرها:

ملا حسن

الراجی حاجی محمد [رودمهجنی]

عبده الراجی اسحق [حصاری]

عبده الراجی رجبعلی

نظرات کاربران

با نظرات خود، ما را در ادامه مسیر راهنما باشید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. پونه گفت:

    واقعا جالب و دیدنی بود.من اول سعی کردم خودم دست نویس رو بخونم که بعد متوجه شدم پایین تر خودتون آوردین!یادمه تو همین کتاب تاریخ تربت عکسهای خاندان قرایی و خیلی از بزرکان دیگه رو دیده بودم!خسته نباشید

  2. نوه ديگه حجي مراد گفت:

    دست مریزاد جناب دکتر
    واقعا عالی بود. این دقت و نکته سنجی شما در یافتن سند و مدرک برای رودمهجن واقعا ستودنی است
    فقط یک سئوال این سند از همون کتاب اقای قانعی است یا از جای دیگری بدست اوردین؟
    یه چیز دیگه : نام همه این زمینا رو شنیده بودم فقط دشت جرد نمیدونم کجایه ؟ جزء زمینای رودمعجنه؟

  3. منصف گفت:

    خسته نباشید به جناب دکتر.
    سند جالب و قابل تاملی بود. این قضیه اسم رودمعجن و رودمهجن کم کم داره مسئله دار میشه. خدابیامرز حجی اسمعیل بارها در زمان حیاتشان از اسم روزجن و فلسفه
    آن میگفتند. و اینطور بیان میکردند که چون آنجا به حضور اجنه در روز معروف بوده به این نام شهره شده است.

    اسناد برای شناخت فضای گذشته بسیار مناسب است . از جناب دکتر ممنون.

  4. کاروند گفت:

    نوه دیگه حجی مراد :

    ۰  0دست مریزاد جناب دکتر
    واقعا عالی بود. این دقت و نکته سنجی شما در یافتن سند و مدرک برای رودمهجن واقعا ستودنی است
    فقط یک سئوال این سند از همون کتاب اقای قانعی است یا از جای دیگری بدست اوردین؟
    یه چیز دیگه : نام همه این زمینا رو شنیده بودم فقط دشت جرد نمیدونم کجایه ؟ جزء زمینای رودمعجنه؟

  5. کاروند گفت:

    خدمت نوه عزیز حجی مراد قوم عزیز
    این سند در محفرۀ (گاو صندوق) پدر بزرگم حجی شیخ محمد عیلامی (درگذشته ۱۳۶۳) به همراه اسناد زیادی است که نزد دایی و پدر خانم بنده (حاجی علی آقای عیلامی) نگهداری می شود. اخیرا با کمک دایی عزیز، اسناد را ترمیم کرده ایم و به تدریج در حیتا منتشر می کنیم.
    نام «دشت جرد» در دو سند دیگر عیناً به همین صورت هست و حتما از زمینهای رودمعجن است. اگر بزرگترها اطلاعی دارند خیلی خوب است که بفرمایند.

  6. علی نجفی علی نجفی گفت:

    کارتون ستودنیست.من خودم به شخصه سندی بالای صد سال از ده ندیده بودم و همیشه گمان میکردم ده از اینجور اسناد مکتوب نداره.حالا که اینجور اسناد رومیبینم به تاریخ ده و پیشینه اش امیدوار میشم.اینکه اینجور اسناد رو در معرض دید عموم میذارین کارفوق العاده نیکوییه.قطعا این حاجی محمد رودمهجنی بزرگ ده یا یکی از بزرگان ده بوده که طرف دعوای نواده های اسحاق خان شده.ایا این حاجی محمدرو تونستین شناسایی بکنین؟یاالاقل میشه حدس زد از اعقاب کی بوده؟
    در ضمن با این سند رودمهجن بودن رودمعجن بیشتر اثبات میشه.
    درضمن دشت جرد میشه همون درشِرَ باشه؟البته این فقط یه حدسه که شاید دشت جرد به مرور زمان به درشِرَ تبدیل شده.از اونجائیکه توی سند موقعیت زمینها از لحاظ مکانی دقیقا به ترتیب از بالا به پائین ذکر شدند(زندگانی،قطر بد،پی سوم،دشت جرد) و از اونجائیکه درشِرَ دقیقا پشت پیسوم و دست چپ مورخو میفته شایداین حدس خیلی بیراه نباشه.البته این فقط یه حدسه ومطلعین قطعا بهتر میتونن نظر بدن.
    خداقوت اقای دکتر

  7. دهن کال کجرا گفت:

    با تشکر از اقای دکتر فتوحی و این اسناد و عکسهای قدیمی و نایاب و بکر که میذارن.
    در مورد «دشت جرد» و اون احتمالی که زمستان مطرح کرده بود گمان نمیکنم صحیح باشه.هرچند ترتیب زمینها در سند دقیقا پشت سر هم و از بالا به پائین نوشته شده و به این ترتیب “درشره” هم بعد از پیسوم میاد اما باید توجه داشته باشید که درشره دشت نیست. اطلاق لفظ دشت به پیسوم و قطربد خیلی بیشتر سازگاره تا به منطقه ای مثل درشره که کاملا شبیه یک دره است و در بین دو کوه محصوره. اگر به درشره رفته باشید اون قسمت بالاش که به کلته ی علی منتهی میشه شاید به زحمت بیست متر عرض داشته باشه در نتیجه اطلاق کلمه ی دشت به این منطقه خیلی کار عقلانیی نمیتونه باشه به نظر من دشت جرد جای دیگه ایه که الان اسمش عوض شده حالا باید ببینیم کجاست.

  8. سلام جناب دکتر خیلی جالب بود فقط این حاج محمد رودمعجنی همونی نیستند که شما در عکسی که گذاشته بودین و فرموده بودین اولین رودمعجنی در دوران مشروطه است نیست؟ اگر ایشون باشن و من اشتباه نکنم با تکیه بر صحبتهای پدرم فکر کنم حاج محمد رودمعجنی دایی پدرم هستند که میگفتن از ثروت زیادی هم برخوردار بودن و ساکن تربت بودن. اگر اشتباه میکنم لطفا توضیح بدین؟ ممنون و متشکر

  9. یاس گرامی
    دقت و سؤالتان ستودنی است.
    به نظر چنان نمی رسد زیرا دو نکته مانع این فرض می شود:
    ۱- نام آن شخص ایام مشروطه (فرضا دایی ابوی شما) سید محمد است و در این سند ذکری از «سید» به میان نیامده است.
    ۲- سند تاریخ سال ۱۲۵۴ قمری را دارد حدوداً هفتاد سال قبل از مشروطه. یعنی فرمان مشروطه را مظفرالدین شاه زیر درخت کهنسال صاحبقرانیه در مرداد ماه ۱۳۲۴ قمری (۱۲۸۵ خورشیدی)امضاء کرد.
    اما سید محمد که می تواند دایی ابوی شما باشد هفتاد سال بعد از تاریخ این سند در تربت عکس گرفته اند.
    موفق باشید

  10. سلام بر جناب دکتر ممنون از توضیحاتتون بله همین طور که شما میفرمایید است چون پدرم به نقل از مادرشون گفتن که پدرشون جناب حاج میرزا محمد مدرسی به تشیع جناب سید محمد رودمعجنی رفته اند که شاید قریب به ۷۰سال پیش باشد پس حتما با این تاریخ همخونی ندارد.ممنون ومتشکر.

  11. نوه حجی مراد گفت:

    خسته نباشید اقای دکتر از این همه فعالیت مو شکافانه تون سپاسگذارم . لازم دانستم به عرض برسانم که در مورد سید محمد رودمعجنی یک تحقیق کلی از بزرگان رودمعجن به عمل اوردم که به سر نخهای جالبی رسیدم که ناچارم برای تکمیل اطلاعاتم سفری به یکی از روستاهای دور افتاده تربت داشته باشم که به محض تکمیل اطلاعات جناب عالی و دوستان را در جریان خواهم گذاشت

  12. محمود فتوحي گفت:

    نوه حجی مراد
    :

    ۱  0خسته نباشید اقای دکتر از این همه فعالیت مو شکافانه تون سپاسگذارم . لازم دانستم به عرض برسانم که در مورد سید محمد رودمعجنی یک تحقیق کلی از بزرگان رودمعجن به عمل اوردم که به سر نخهای جالبی رسیدم که ناچارم برای تکمیل اطلاعاتم سفری به یکی از روستاهای دور افتاده تربت داشته باشم که به محض تکمیل اطلاعات جناب عالی و دوستان را در جریان خواهم گذاشت

    نوۀ ی خله
    چشم ور دروم.