عکسهای بهاری از رودمعجن

دیشدوو گفت:

@نوه زارع
به به نویی زارع شما زنده ای هنوز ؟ چشممان به جمالتان روشن شد
از گاوها چه خبر کم کم داشتی مجبورمان میکردی یک گزارش تصویری از وضعیتت برای دوستان منتشر کنیم حواست باشه

زمستان گفت:

ایوالله دیشدو جان.خوب حدس زدی.مینی بوس مذکور احتمالا دو سه قسمتی توی توشمه پاش و اون گدار معروفش خواهد موند.البته اگر راه بیافته از تی باغ.ازاینکه به فکر مینی بوس هستی و پیش پیش داری مسیر رو برای اعضا مشخص میکنی بسیار سپاسگزارم.
عکسات خاطره انگیزه مخصوصا اون تیکه ی تهروی توشمه پاش که خدا میدونه ما چقدر ماشین شهری از اونجا بالا کشیدیم وقتی میومدن و توی اب گیر میکردن.خدا قوت هوووووو
خدایا روی تُر نبینم نوه ی زارع که ماهِ یک کرت میی میثلی گسله یی کی مارشر گوم کیردَ یک اُمبوعِ میکشی و واز تا یک ماه دگَ پاک برد میری.خدایا نسل ا گوا منقریض روَ هی :MM: :MM:
در ضمن حامد عمو مو پاک برد رفتَ هرکِ دیَشی همراه با تاسهای وفق بیارش ب مسجید امام و سه چارتِ خنوَدَر از دیلشُرا بدَر کنَ :R: :R: :R: :R:

ناشناس گفت:

تشکر از دیشدوو
انگار از باغایی که خودت دیشدووشی عکس گرفتی(مزاح :VV: )
اینقدر ما از این گدارها ماشین هُل دادیمو پیاده تا بالای تپه رفتیم که تا تربت نفس گیری میکردیم یا گِلهای پاچه ها رو تمیز میکردیم :gol:

اوحده اوو گفت:

جالب بود دیشدوو. من البته از راه قدیم به قول رود معجنی ها خوو به خاطیرومه ولی از این راه خاطرات مه الود زیادی تو ذهنمه

نوه حجی مراد گفت:

بسیار زیبا بودالبته این عکسی که از درختای سوخته گرفتی نشون میده که به همین تازگی عکسارو انداختی هر چند کار بسیار زشتیه که زیباییه طبیعتو به کام اتش بفرستی اما خودمونیم برای ما که باید از میان نیزارها ی سر به فلک کشیده پر از مار و عقرب از لب جوی اب میرفتیم ور رد اب حیلی خوب شده اما به سوختن زیباییها نمی ارزه

نوه حجی مراد گفت:

تا جایی که من اطلاع دارم احتمال لج و لجبازی در کار بوده الله اعلم