صدای پای بهار
بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذرنگی
صدای دلنواز گنجشک ها جوانه های تازه سرزده روی درختان سبزه هایی که نرم نرم ازدل یخ زده ی زمین سرک می کشندو آرام آرام در گوشه وکنار چشم نوازی می کنند.
آری
طبیعت درحال دگرگونیست از آسمان بوی بهار به مشام میرسد همه چیز خود را آماده ی استقبال از زیباترین فصل طبیعت کرده اند همه چیز بوی بهار میدهد.
بازم از راه رسید خرید شب عید کقش نو شلوار نو بازم باید تدارک سفره هفت سین ببینیم خیلی ها تو خونه ها سبزه می کارن واسه عید کم کم باید مثل هرسال بابرابچ تخم مرغ رنگ بزنیم.
آره بوی لحظه ی قشنگ تحویل سال بوی روبوسی وعیدی وعید دیدنی آره بوی سبزی پلو ماهی میاد بوی چغندر قروت وآجیل وشیرینی نارگیلی ونخودی وپفکی و…
بابچه ها سر بکشیم تو طبیعت سرتینگل وتش تهرو وسرقلعه وبزی تنور … وای چه صفایی داره!
وعده ی دیدار ما سال ۹۰ روستای رودمعجن.
خیلی زیبا بود زیبا زیبا و…
سلام بر جناب تفنگدار دوم.عکس ومتن قشنگی بود.نمیدونم اون طرفها چه خبره اما تو زاهدان انگار تازه زمستون شروع شده چند روزیه خیلی خوب بارون میاد و هوا هم به شدت سرده.
منم چند تا عکس قشنگ از عید پارسال دارم که اگه قبل از عید پام به تربت برسه براتون میگذارم
سلام بر تفنگدار دوم.عکس و متن قشنگی بود.حال وهوای نوروز را پیدا کردم :SS:
دیگه رفتی به استقبال عید شما جناب دومین تفنگدار از تفنگداران برادر دوما.اینجا که از دیروز داره برف میاد.انگار زمستون تازه یادش افتاده که زمستونه.امروزم به یاد ایام جوانی و جاهلی ما کلی با با برو بچه ها برف زدیم توی سرو کله ی هم.برای بها ریه ای که نوشتی عکس به جا و مناسبی گذاشتی.خسته نباشی.ان شا الله عید حیتویان رو در ده ملاقات کنیم.
ممنون از عکس و متن زیبای دومین تفنگدار.
تو این حال و هوای زمستانی دل من که چسیبید.
امیدوارم یه روزی هم بهار برسه
با اینکه هنوز خیلی زوده و تازه زمستون داره خودشو به رخ میکشه و یادش اومده که باید سرد باشه و برف بیاد(!) ولی با این عکست مارو بی صبرانه منتظر بهارمون کردی.
سلام من منتظرم عید بشه بیام رودمعجن.تقریباتمام عمرم سال تحویل رودمعجن بودم ودیدوبازدید عید را خیلی دوست دارم.ممنون .عید میبینمت.
ای ول تفنگدار حال کردم از عکست
راستی تفنگدار سوم کجاست؟
ما هم هوایی شدیم
دلتنگ آبهای جاری شده از کوههای بین راه تربت در بهار شدم
سلام
خدا بیامرزه مار خدیجه رو. یادش بخیر صندوق نابکارا رو . یادش بخیر آجیل افتضاحا رو . یادش بخیر شیرینی خشکا رو. یادش بخیر بادوم تلخا و گردو پوکا رو.یادش بخیر مهمون تو مشهد اومده بود تو خونه و مار خدیجه پاها رو دراز کرده بود و میزان مصرف میوه و آجیل رو رصد میکرد.
مهمونامون که ۲ تا دختر هم داشتند رفتند .
مار خدیجه بعد از رفتن اونها :
او بینی گلوره خا نِمیخارد امبا او چُشُم بِدَر لُقیه خَر خیره ، فراخه بو.
غرض یاد و خاطره خدابیامرز بود در این بهار .
آقا ای عکس از جوی بزی جوادی وردیشته رفته ور حدی ده ÷س بیید دهمو دوربزا وررد عکاش راه روم :MM:
راستی یادم رفت از تفنگدار دوم تشکر کنم . ممنون از مطلب و عکس زیباتون.
سلام و ممنون از عکس زیباتون.
راستی از جناب منصف ممنون به خاطر مطلب قشنگشون :ZZ:
@ناشناس
ممنونم از شما.
راستیتش منم نفهمیدم ایشون بالاخره میخواد بره یا بمونه ولی هرجا باشه برمیگرده!!! :Y: