همت کنید
مطلب منصف مطلب خوبیه و جای بحث فراوان داره ، خواستم نظر بدم دیدم طولانی شد گفتم یه مطلب جدید بدم .
مدتیه من هم دغدغه همین رو دارم ، مهاجرت به همراه تغییر فرهنگ اصلی ترین مشکلات رودمعجن امروز هستن . ما امروز نسل جوانهای رودمعجنی رو تشکیل میدیم و باید فکری برای حل اینها بکنیم. رودمعجنی اصالت همه ماست ، اگه همینطوری بخواد پیش بره نسل بعد از ما چیزی به عنوان اصالت و پیشینه نخواهند داشت .
فقط و فقط حرف زدن و دست روی دست گذاشتن و ” نچ نچ ” کردن مشکلی رو حل نمیکنه باید عمل کرد و عمل کردن رو باید از خودمون شروع کنیم ، وگرنه مستی میشیم که منع شراب میکنه .
نمیشه منکر تکنولژی های جدید و میل طبیعی بشر به راحت طلبی شد ، نمیشه انتظار داشت وقتی موتور هست از خر استفاده بشه ( البته خر مورد استفاده خودشو داره ) نمیشه انتظار داشت وقتی خود ما از آخرین تکنولوژیها در زندگی روزمرمون استفاده میکنیم اون نوجوونی که تو روستا زندگی میکنه هنوز با همون شیوه قدیمی زندگی کنه ، هنوز کوش جیری استفاده کنه و اخبار رو از رادیو گوش کنه و …
رودمعجن با عرعر خر خیلی قشنگتر از رودمعجن با بوق ماشینه ، رودمعجن با توشله بازی بچه هاش قشنگتره ، ولی نباید چشم بروی واقعیت ها ببندیم ، شیوه زندگی در حال تغییره ، اگه بخوایم جلوش بایستیم نباید از جوون رودمعجنی که مثله همه ما روحیه جوونی داره انتظار داشته باشیم بایسته و با گندمی که خودش میکاره و شیر و ماست گله خودش ، صبح تا شب جوون بکنه زندگی رو ادامه بده ، در حالی که فلان دوست قدیمیش که مهاجرت کرده زندگی راحتی داره ( از دید اون ).
نمیشه از دور دستی بر آتش داشت و توصیه و نصیحت کرد ، باید خودمون شروع کنیم ، اگه مدتی مهاجرت میکنیم و مهارتی کسب میکنیم و به خیال خودمون باسه خودمون کسی میشیم اصالت و ریشمون رو فرامویش نکنیم ، به رودمعجن برگردیم و هر کسی با هر تخصصی در آبادانی رودمعجن سهیم باشیم . نه اینکه خودمون رو تافته جدا بافته ای بدونیم و حتی سعی کنیم رودمعجنی بودنمون رو انکار کنیم ، اونوقت انتظار داشته باشیم که عده ای که هنوز مهاجرت نکردن بمونن و نام رودمعجن رو زنده نگه دارن. باید این حس ناسیونالیستی رو بیدار کرد ، رودمعجن رو بزرگ و آباد کرد تا نسل بعدی با افتخار خودشو رودمعجنی بدونه.
اگه بایگ ، بایگ شده باسه همت امثال علیزاده هاس. همینطور حصار و …
وقت محدود و حرف زیاد دارم ، بازم مطلب راجع به این میدم.
همت کنید
اینکه بخوای همت کنی فقط خواستن نیست.همین خود تو اگه بعد فارغ التحصیلی پاشی بیای تو رشته ی خودت(عمران)کاری انجام بدی مثل حصار که الان قیمت مسکنش به لطف مهندسینش داره با تربت رقابت می کنه ،می تونه اسم رودمعجن تو شناسنامه ی بچه ات ثبت بشه
در مورد حس ناسیونالیستی موافقم اما نباید خیلی تند رفت و از اون طرف بوم با کله افتاد پائین باید هرکسی ببینه واقعا چه کاری از دستش ساخته است و ایا واقعا در زمینه ی تخصصش کاری توی ده میتونه بکنه یا نه.شعار دادن فقط برای مدت کمی میتونه باعث تحرک بشه،سر که به سنگ واقعیات بخوره بدجور میشکنه.
مسئله ی امروز ما این نیست که ایا ادمی که توی ده هست حق داره از تکنولوژی های جدید استفاده بکنه یا نه.این اظهر من الشمس که هر کسی حق داره از راههایی که زندگی رو راحتتر میکنن استفاده بکنه.مسئله ی امروز اینه که چرا مردم از ده مهاجرت میکنن؟ایا با مهاجرت وضع زندگیشون بهتر میشه؟ایا راهی هست که بشه جلوی مهاجرت رو گرفت؟چرا نمیشه توی ده حد اقل زندگی رو ایجاد کرد تا دیگه نیازی به مهاجرت نباشه؟
شاید منم یه مطلبی در این باب نوشتم….
همه جا در حال پیشرفته و به طبع رودمعجن هم باید پیشرفت کنه.
به نظر من باید پای تکنولوژی های جدید به روستا باز بشه.
من در مورد مسائلی که به رشته خودم مربوط می شه صحبت می کنم.
مثلا چرا نباید یه کافی نت اونجا باشه . من خودم اگه ۲ روز به اینترنت سر نزنم دق می کنم. یا حتی یه گیم نت !!
حتی در حیطه ورزشی هم خیلی ضعیف هستیم .
یه زمین درست حسابی واسه فوتبال یا والیبال نداریم
من هم با این شرایط هیچ وقت نمی تونم تحمل کنم
اقا مدیر
حالا که حیتا این قد مطرح شده پیشنهاد جلسات حضوری رو به رای بزارین در مورد پیشرفت رودمعجن
هم یره.انه هم ایغذر دررکه ندرم کی بچامه وخزن برن به بایگ لخه کلیمه ی درسه بخنن!!!!!هننننننهههه؟
بالاخره بعد از ایرانگردی نصفه نیمه به چاردیواری رسیدیم.ممنون که به این مشکل توجه کردی. برای اینکه مطالب گوشه و کنار جمع بندی بشه و چارچوب درستی داشته باشه بطور خلاصه سعی میکنم یه مطلب بنویسم تا دوستان نظراتشون رو تو قالب خاصی بدن.
منم نمیگم تندروی باشه ، منظورم از بازگشت به رودمعجن این نیس که بری اونجا ساکن بشی و چه میدونم مثلا یه دفتر مهندسی بزنی یا …
میگم هر کی فکر کنه ببینه چی جوری میتونه به پیشرفت روستا و به قول خودت فراهم آوردن امکانات اولیه یک زندگی خوب برای هم روستائیاش کمک کنه، نه اینکه بره پشت سرش رو هم نیگا نکنه .
برای جلسات حضوری الآن بدترین موقعه ، اکثرا درگیر کار و دانشگه هستن ، ولی به نظرم مثلا دهه اول محرم که همه د رودمعجنن فکر خوبیه که کمی واقعی تر و ملموس تر راجع به بعضی چیزا حرف زده بشه.